ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

و سپس یک عدد سوسک ...

شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۱۷ ب.ظ

وقتِ بی برکت یعنی اینکه صبح کله ی سحر از خواب پاشی، بری تو آشپزخونه که چای درست کنی بخوری و بشینی پای زدن فاکتورها و کارهای نیمه تمامت، و در کمال چندش، ببینی یه سوسک نازیبا داره روی کابینتای آشپزخونه ت رژه میره! پس همه کارات رو ول کنی و با دمپایی صورتی بیفتی دنبالش و اون دوان دوان همه ی روکش آشپزخونه ات رو آلوده کنه، سپس بعد از اینکه کشتیش و جنازه ی متوفی رو جمع کردی، روکش کابینتا رو جمع کنی و همشو بشوری!

 

و یا اینکه وقتی داری لباس میندازی توی ماشین لباسشویی، یهو یه استکان (معلوم نیست از کجا) بیفته کف آشپزخونه و خورد خاکشیر بشه، و سپس تو بیفتی دنبال جاروبرقی کشی!!!

 

و یا اینکه موقع درآوردن ظرف شورغوره ها از تو یخچال، از دستت بیفته و باز این تو باشی که بدوی دنبال جمع کردن غوره های بخت برگشته!

 

وقت که برکت نکنه، به هیچ کاری نمیرسی. حتی اگه هیچکدوم ازین اتفاقا برات نیفته...

 


پ.ن1: مدیونید اگه فکر کنید دست و پاچلفتی ام ها!!! نه... فقط وقتم برکت نداره :|

 

پ.ن2: واسه جشن غدیر چه فکری کردید؟ عیدالله الاکبر داره از راه میرسه ها! نکنه دست خالی بمونیم :)

 

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • ۹۸/۰۵/۲۶
  • ۳۴۴ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۱۱)

  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

     

    مشکل از شما نیست!

     

    مسلما مشکل از سوسکه و ظرفاس که خودشون میفتن زمین :)))

    پاسخ:
    سلام
    مشکل ماوراییه! فک کنم خونمون جن داره :|
  • مریــــ ـــــم
  • شورغوره چیه؟؟

    پاسخ:
    غوره ای که در آب نمک خوابانیده می شود!
  • مریــــ ـــــم
  • دلم میخواد روز عید غدیر خودم رو مهمون یه ساندویچ کثیف چرب چیلی کنم.

    پاسخ:
    گفتن اطعام کنید، نگفتن طعام بخورید!!!

    از قدیم گفتن مریمان از طعام لذت میبرند و کریمان از اطعام :))

  • مریــــ ـــــم
  • بدون شوخی وسعم؟؟ در حد خودمه.شاید به اعضا خونوادمم به همین مناسبت دادم.مثلا بچه ی خواهرم رو به این مناسبت ببرم بیرون

    پاسخ:
    دیگران رو طعام بده به همین نیت. ان شالله قبول باشه
    فقط مواظب سلامتیت باش مریم! من نگرانتم

    روکش آشپزخونه یعنی روکش کجاها؟

    از سوسک نگم که همین چند روز پیش مجبور شدیم کل دکوراسیون خونه رو واسه پیدا کردنش جابه‌جا کنیم و آخرشم پیدا نشد. و بعد چند ساعت خودشون تشریف‌فرمایی کردن و اومدن وسط پذیرایی و دار فانی رو وداع گفتن. (من از اولم میگفتم ولش کنین خودش میاد بیرون‌ها، کسی گوش نداد.)

     

    ان‌شاءالله قراره 500 تا طعام بدیم.

    تو وبلاگ گفته بودم خوشحال میشیم کمک کنید :)

    تو اینستا هم البته.

    پاسخ:
    این سوسک چی میخاد از جون زندگی ماها؟

     منظور روکش سنگ کابینتا بود!

    قبول باشه. ماهم ان شالله برنامه هایی داریم:)

    آجی سوسک بود ها! موش نبوده! خسته کردی خودت را!

    همسر خانم صهبا را لازم بوده که بیایند با آرامش پیدایش کنند و بعد ببرندش در طبیعت رهایش کنند. :)

     

    پاسخ:
    آخه همه چی سوسکی شده بود
    قبلا اینجوری نبودما، چندوقتیه خیلی از سوسک بیزار شدم

     

    سلام

    🌹عیدتون خیلی خیلی مبارک 🌹

     

     

    +

    ب ن ۲ : 

    اتفاقا تو وبلاگم نوشتم :) امیدوارم که خدا هم از این کارم راضی بوده باشه ایشالا.

     

     

     

     

    ++

    راستی مگه سوسک زیبا هم داریم که گفتین نازیبا ؟!:))

     

     

    +++

    و در آخر خیلی  ممنونم بابت مهمان نوازی و دعوتتون ایشالا قسمت بشه حتما میام :)

     

    پاسخ:
    سلام.ممنون،عید شماهم مبارک، و قبول باشه ان شالله

    سوسکها نازیبان و نازیباتر!

    خوشحال میشم درخدمتت باشم :)

    سلام دوست.
    شود آیا که تبادل بزنیم؟

    پاسخ:
    سلام ای وی!
    بزنیم
  • قاسم صفایی نژاد
  • خدا قوت

    پاسخ:
    جواب خداقوت نمیدونم چی میشه ولی ممنون :)

    واییییی 

    باز خوبه شما از سوسک نمی ترسید من تو خوابگامون سوسک دیدم تا یه هفته تو اتاق یکی از دوستان میخوابیدم:::)

    ولی در کل اگه همه چی تو زندگی خوب و روتین باشه بنظرم زندگی آدم خسته کننده میشه 

    خیلی اتفاقاتی هم که می افته قطعا و حتما مصلحتی داشته😊

    پاسخ:
    نه من از کشتن سوسک ابایی ندارم، گرچه مدتیه که بشدت از دیدن چندشم میشه و حالم بهم میخوره، ولی بازم میکشم
    قبلا همین چندشمم نمیشد!

    سلام.موفق باشید

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی