ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

عکس گیر...

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۸، ۰۲:۲۷ ق.ظ

یه رفیقی دارم، از روزی که (دقیقا از همون روزی که) بچه دار شده، همه ی اهل اینستا رو کچل کرده از بس عکس از جوجه ی زردش گذاشته. (دقیقا بچش شکل این جوجه زرداست!)

ینی بچه دور خودش لولیده، 36تا عکس گذاشته، پاش نوشته الهی مادر قربون اون لولیدنت بره!!

بچه تف کرده تو صورت باباش، 25 بار استوری کرده:«اولین باری که تُفِت صورت بابا رو مزین فرمود!»

بچه رو با زنبیل بردن سر کوچه ماست خریدن، صدبار عکس گذاشتن و کوفتن تو چش و چار ملت که «خسته نباشی دلاور! خداقوت پهلوان»

عکس صورت کروکثیف بچه رو گذاشته، نوشته مامانا! به نظرتون حریره رو با بادوم بدم به امیرحسین یا با خربزه؟؟

یعنی ما فالوورا، در جریان همه ی مراحل رشد این بچه بودیم!

من نمیدونم این عکسا (که اکثرش یکیه، فقط یه کم لب و لوچه بچه درش جابجا شده و یه کمم زاویه ی دوربین) برا کی غیر از خاله ها و عمه ها جذابیت داره؟ (تازه برا عموها و دایی ها هم جذاب نیست!)

دیگه انقد عکس گذاشته که به مرز اشمئزاز رسیدم! میخواستم براش پیام بذارم بس دیگه بابا جمعش کن... فک کردی ملت بچه ندیده ن؟؟ و سریعا آنفالو کنم، ولی به علت حفظ روابط دیپلماتیک، و به دلیل اینکه گاهی تو مطب دکتر، همدیگه رو میبینیم، به همون گزینه ی آنفالو بسنده کردم.

جالبیش اینه که حالا اگه ما یه عکس از بچه مون تو اینستا بذاریم، بچه به سرعت به یه بیماری نادری دچار میشه که از هر هشتاد میلیون نفر یه نفر مبتلاش میشه! چه جوریاس؟؟ بچه ی ما بچه نیست، یا بچه ی اونا خیلی بچس؟؟؟



پ.ن1:زینب، خواهرزاده ی دوساله م، وقتی میبینه به نظر خودش کار جالبی کرده، یا سوژه ی عکاسی پیدا شده، حتی اگه داره از پشت سر با مخ میخوره زمین، سریع میگه «عکس گیر.. عکس گیر!» ادهه نودیا دیگه از دوسالگی تو کار عکسن!

پ.ن2: اینکه پست قبلیم 74 تا بازدید میخوره، ولی شش تا نظر دریافت میکنه، یه کم غیرطبیعی نیست؟ خودتون پستا رو میخونید یا رباته؟؟ خب یه صدایی بدید آدم بفهمه پستشو خوندید!
بعد یه سوال دیگه! فاز اون دونفری که مطلب گچ آبی رو دیس لایک کردن چی بوده؟ یعنی موافق نبودن که ما دست بچه رو گچ بگیریم؟ خدایی اگه ناشناس هم نظر میذارید بگید بهم. خیلی برام مهمه!

  • موافقین ۷ مخالفین ۳
  • ۹۸/۰۸/۰۵
  • ۲۶۷ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۱۵)

  • دختـرِ بی بی
  • خو بذار بچه ذوق کنه...

    بعد قرن و بوقی خدا بهش یه جوجه زرد داده

    :)

    ولی خدایی چه باحال نوشته بودی دمت گرم

     

    +آقا شما چجوری این اینستا رو تحمل میکنید؟خیلی چیز داغانیه...

    خب که چی واقعا؟یکی بیاد هر کاری میکنه هی فرت و فرت عکسشو بزاره آدم گاهی عقش میگیره...والا

    پ.ن۲:منم گاهی برام سواله چرا با بعضی پستا مخالفن واقعا.. آخه اون پست عقیده ای رو بیان نمیکنه ولی بعضیا مخالف میزنن!!

    پاسخ:
    من اینستا رو تحمل نمیکنم، به اصرار حضرت آقا میرم، میگن باید پست مذهبی گذاشت صحنه خالی نشه!

    شاید از ریختمون خوششون نمیاد!

    اون دونفره از این طریق خاستن ناراحتیشون رو از گرفتن گچابی ب دست علی ابراز کنن.دیس لایک ب گچ ابی

    پاسخ:
    گفتم نکنه متخصص ارتوپدن، تشخیصشون این بوده که نباید گچ گرفت! یا شاید گچ سبز رو بیشتر میپسندن!

    بسم الله

    سلام بانو جان 

    الهی حال علی جان بهتر باشه .

    میخواستم یه سخنرانی قراء در مورد اینستا بکنم دیدم اینجا جاش نیست . 

    همون انفالو از همه چی بهتره . ادم ها رو باید با خودشون تنها گذاشت تو این محیط 

    قطعا بچه شما خیلی بچه اس:))

    من خودم پست همه کسایی که دنبال میکنم رو میخونم ولی گاهی اوقات شرایط ندارم نطر بدم گاهی پست ها یه جوریه که نطرم نمیاد گاهی نوشتن برام سخته والا سعی میکنم اعلام حضور کنم . 

    پاسخ:
    سلام عزیزم.ممنون.
    آخه داره مث قارچ تعداد این آدما که فقط خوشبختیاشونو تو چش بقیه میکوبن بالا میره

    +من اصولا لایک و دیسلایک رو برای کسانی میذارم که میخونن ولی حال ندارن نظر بدن، انگار بعضیا لایک هم حال ندارن بکنن :))
    البته قصدم گله نبود ها، درهر صورت مخاطبانم لایق احترامند،فقط خودم دوست دارم بازخورد بگیرم در مورد مطلبم

    سلام

    اون بخش آخرش که گفتین ما یه عکس بگذاریم بچه یه بلایی سرش میاد، شما حالا میکی بچه.. من از دو سال پیش تقریبا صفحم غیر فعاله دقیقا به‌همین علت.

    یعنی نمی شد یه عکس بگذارم یه بلایی سرم نیاد! تازه عکس های من مثلا از حرم امام رضای جان بود که معلوم میشد رفتم مشهد، یا مزرعه ی یکی از اقوام بود که خیلی منظره ی  قشنگی داشت.. چند مرتبه با فاصله ی دو سه ماه صفحه‌ام رو بروز کردم و بااااز بلا سرم اومد. کلا دیگه تعطیلش کردم.

    حرفی هم که بعضا با یه حس خاصی از دوستان میشنیدم این بود، خووووش بحالت همش زیارتی یا همش گردشی... 

     

    ++ اتفاقا منم دیدم گفتم الان با چی چی این مطلب مخالف بودن؟ :)) کلا من با لایک و دیسلایک ارتباط برقرار نمی کنم!!! 

    پاسخ:
    حالا کتک کاریا و دعواهایی که آدم صبح تا شب با بچه و شوهرش میکنه رو که نمیبینن! خخخ

    +انگار طرف کلا با نوشتنم مشکل داره!

    سلام عزیزم

    خب انقدر عکس گذاشته ملت داره حالشون به هم می خوره، قضیه به چشم و نظر و آه و سوز دل کسایی که بچه ندارن و ... نمی رسه :دی

     

    پاسخ:
    سلام رفیق
    نمیدونم والا چه جوریاس! یعنی ترس هم نداره مردم چشم خوشبختیاش بکنن؟؟ همچین از شوهر و بچش میگه فک میکنی فرشته ن
  • آقای گوارا
  • پ.ن1 : دو سالشه ؟! چه جالب ! جدیدا محمد حسین ما هم نظرات کار شناسی می ده در امو معماری [خنده]

    پ.ن2 : انگار یکی دو نفر هستن که علی ایّ حال تیک قرمزو می زنن

     

    پاسخ:
    بچه ها تو یه سنی خیلی نمکدون میشن، خدا پسرتونو حفظ کنه براتون

    فک کنم کلا ازم خوششون نمیاد این دونفر، چون همه رو از دم دیسلایک زدن!
  • کاکتوسِ خسته
  • خیلیییی بدم میاد از این کارا:|

    از کجا بازدیدا رو میبینی؟؟

    پاسخ:
    ما نیز :/

    تو قسمت انتشار فهرست مطالب، همه ی جزئیات مطالب اومده

    شاید من چون هفتاد بار هی از لپتاپ و گوشی و جاهای مختلف میام میخونم وقت نمیکنم نظر بدم هی بازدیده میره بالا هر چه فحش داری رو بر سر من خالی کن 

    جدیدا ملت جشن از پوشک گرفتن بچشونم رو رسانه ای میکنند یا اولین شماره یک و دویی که تنهایی انجام میده رو جشن میگیرن و عکس میگیرند دیگه نگم با چه فرمتی کیک میگیرند  بچه تربیت کردن به همچین جایگاه رفیعی رسیده  

    پاسخ:
    ای به تو روح مردم آزار صلوات!
    نه جدی مطلب قبلیم خیلی کم نظر داشت،عجیب بود برام

    جشن گودبای پمپرز! 
    یه خانمه تو اینستا عکس گذاشته بود از اتاق زایمانش، باورت نمیشه اتاق رو عین اتاق بچه چیدمان کرده بودن!! با چه دیزاین و آب و تابی! 
    بعد یکی نظر داده بود مردم نون ندارن بخورن شماها دیزاین اتاق زایمان میکنید؟ جواب داده بود حالا من دیزاین نکنم مردم نون گیرشون میاد؟؟؟
    یه همچین آدمای شکم سیری پیدا میشن

    ولی من به شخصه نظرم اینه که اگه پولی بازحمت و از راه حلال به دست بیاد، خرج اینجور کارا نمیشه
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • سلام بانو.

     

    چه جالب  که خودش تشخیص میده. :))

    به نظرم هر کسی طبق میلش پیش میره، بهترین کار همون آنفالو هستش. احتمالا موضوع دیگری برای بیان کردن ندارن. تقصیر خودشونم نیست. ...

     

    من میخونم. کمتر ولی دست و دلم به نظر دادن میره.

    عاقبت بخیر باشید.

    پاسخ:
    سلام

    خیلی بلاست:))
    آخه هرچیزی حدی داره، مجبور نکردن آدما رو که هی فرت فرت عکس و مطلب بذارن! علی ای حال نظر شما درسته،لابد چیزی برا بیان کردن نداره

    ممنونم، همین که پیگیری میکنید قوت قلبید



  • میرزا مهدی
  • سلام شنیدی میگن خدا خرشو میشناسه که بهش شاخ نمیده؟

    برو خدا رو شکر کن من بچه ندارم هنوز. کلا از اینستاگرام،....... نه از فضای مجازی متواری میشی. 

    +سعی کردم با لهجه خودتون بخونمش.... خیلی باحال شد مطلبت:))

    خدا علی آقا هم حفظ کنه...ماهه

    پاسخ:
    سلام. دور ازجون
    ان شالله خدا یه دوجین بچه بهتون بده، خودتون از خونه متواری بشید. یکی از آشناهای ما از دست بچه هاش عصرا نمیرفت خونه! اینور اونور میخوابید که سروصدای بچه تو کلش نره!

    مگه لهجه ی ما رو بلدید؟؟ عمرا
    ممنون
  • میرزا مهدی
  • لهجتون یه سری دستوراتِ قوائدی داره که خودتون هم بلد نیستید. ولی آهنگشو یه کم بلدم. D:

    پاسخ:
    واقعا خودمونم بلد نیستیم
    شما فقط نون آخر رو محذوف کنید و کمی آواهای بلد رو بکشید، خودش کاشونی میشه!

    سلام

    صدااااااااااااااااااااااا (حالا هرچی خودت میخای ادامه ش بذار که برات خوشایند هم باشه :دی)

     

    خب ذوق داره بنده خدا، یه مدت بگذره عادی میشه

    اینو از دیدگاه یه عکس بگیر میگم، که البته احتمالا خودت هم تا حدی تجربه داشته باشی، اوایل بچه داری ثانیه ها هم برات مهمن، یعنی کافیه یکی ازت بپرسه بچه ات چند وقتشه به ساعت حتی میگی سنش رو، یا هی دوست داری شیرین کاریهاش از دید خودت که گاهی حتی چندش آوره از دید دیگران بهشون نشون بدی

    کم کم یاد میگیری که بچه ات برای خودت اینهمه عزیز، شیرین و خاصه، یا شایدم متاسفانه یادت میره این لحظات هیچ وقت دیگه تکرار نمیشه:(

    ولی خب در هرصورت این حجم از اشتراک گذاری تجربیات جالب نیست

    +قبل آنفالو ازش میپرسیدی اینترنتشو از کجا تامین میکنه؟:دی

    پاسخ:
    سلام
    صداتون رسید،ممنوووون
    به نظر من این کارا از سر ذوق نیست، بلکه از سر بیکاریه! وگرنه منم علی بچه اولمه، وقت نمیکنم سرمو بخارونم،من نمیدونم این خانم وقت از کجا میاره!

    +مایه داریه دیگه

    منم توی اینستاگرام از این مامانا زیاد دیدم. صدالبته که دنبالشون نمی‌کنم! ولی خب گناهی ندارن، مامانن دیگه، بچه‌شون رو دوست می‌دارن ذوق می‌کنن عکسش رو بذارن. شما از این کارا نمی‌کنید مگه؟ D:

     

    پ.ن۲: پست‌تون رو خوندم و لایک کردم، در جریان باشید :)

    اون دو نفر هم شاید ناراحتی‌شون از ترک‌برداشتن استخون علی کوچولو رو با دیس‌لایک ابراز کردند.

    پاسخ:
    اونا بچشونو دوست دارن، ما که بچشونو دوست نداریم!!
    هرچیز از تعادل بگذزه مشمئزکننده میشه
    من گفتم که، همون سالی یه بارم که عکس میذارم بچه یه مرضی میگیره!

    ممون از لایکتون،
    اگه خوشبینانه نگاه کنیم درسته!

    خب به احتمال خیلی زیاد کمک داره، یا شاید واقعا پرانرژیه ، من خودم تا دوهفته بعد تولد دردونه، خودمو به زور جمع میکردم، بچه رو هم با کمک دیگران (البته نه اینکه تنبل باشم، واقعا توانش رو نداشتم، حتی یک هفته بستری شدم)

    بعد میبینی یکی همون روز زایمان استوری قبل و بعد میذاره، یا پروفایل تغییر میده و ...

    البته یه چیز دیگه هم هست، وقتی کاری رو ضروری یا به عبارتی واجب بدونی (حالا به هر دلیلی)، به هرشکلی شده براش وقت پیدا میکنی

    خداکنه همیشه اولویت هامون درست باشه

    پاسخ:
    اتفاقا تو شهرغریب دوراز خانوادشه،حتما بخاطر همینه که انقدر وقت داره

    اون عبارت آخرتونو به شدت وسندیدم، فقط کافیه چیزی در اولویت باشه، هرجور شده انجامش میدیم

    جااااااان

    عکس گیر:)

    پاسخ:
    :))
    الانم اینجاست، من فقط از دستشون میخندم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی