ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

بوی آبغوره، بوی سیب...

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۵۳ ق.ظ


میدونم که یه کم عجیبه، ولی من امسال از مامانم یه شیشه آبغوره عیدی گرفتم! (توضیحش یه کم طولانیه!)
یه جورایی برگشتیم به دوره ی پارینه سنگیِ مبادلات کالا به کالا...(حالا درسته که گفتن پول نقد عیدی ندین، ولی این به معنای این نیست که آبغوره بدین.)


حالا سختیِ کار اینه که من باید آبغوره رو بفروشم به حضرت آقا، و پول عیدیم رو زنده کنم!
انگار گِل وجودِ ما رو با وصول مطالبات سرشته اند...


  • موافقین ۷ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۱/۲۲
  • ۱۴۲ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۶)

وصول کننده مطالبات در بازار یه اسمی داره که شایسته گفتن نیست حالا

 

با مردمداری بگذرونید !

پاسخ:
آخه من یه کم حسابدارم، یکی از وظایف حسابداری هم که وصول مطالباته!
البته بعضی دوستان لطف دارن و اسمای دیگه میذارن:|

سلام

 

15 گیگ فضای رایگان اشتراک گذاری حرفه ای اپلود عکس فایل 

 

 

https://98share.com/

ما هم از مامان بزرگ چندکیلو آجیل عیدی گرفتیم :)

آخه آبغوره :/

پاسخ:
چندکیلو آجیل؟؟؟؟

من بودم میرفتم میفروختمممم

قصدش نبود که آبغوره بده! منو جا انداخت از خیل بچه ها، دیگه گذاشت پا حساب آبغوره:|

خخخخخخخ. سخت ترین کار این وصول مطالبه از شوهره!!!!!؛

شوهر من ک کلا در عالم زن و شوهری وصول مالی رو جایز نمیدونه

پاسخ:
آره واقعا
من از مشتریامون راحتتر پول وصول میکنم :)))

فقط یادتون باشه ارزان نفروشید. :)

پاسخ:
قیمت خودشم بتونم بفروشم خیلی خوبه!

:)))))))

 

منظورت از دوستان منم دیگه:))))))

پاسخ:
تو سردسته شونی :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

....
هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

بایگانی