ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

زنده باد دستمال یزدی

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۳۰ ق.ظ

اینک سوال من اینه که چرا دستمالای آشپزخونه یا دستمال یزدیا رو که سه تاشو صد تومن میخری، هرچی میشوری، تو چربیا میمالی، باهاش بنزینای موتور حضرت آقا رو پاک میکنی، سپس میندازی تو وایتکس، و بعد با شمشیر سامورایی میفتی به جونش؛

 نه پرز میشه، نه نخکش میشه، نه رنگش میره، آخر سرم میفته لای آشغالا و گم میشه، وگرنه مرگ تو کارش نیست!

ولی یه چادر رو که میخری پونصد و پنجاه هزار تومن، سپس با احترامات ویژه تاش میکنی و میذاریش تو کمد، مثل امپراطور گوگوریو باهاش رفتار میکنی، همیشه بالا بالاها جاشه، با شامپوی خاااصص میشوریش و هرگززز تو ماشین لباسشویی نمیندازیش؛

 همینجوری خودش به خودش گیر میکنه و نخکش میکشه، الکی برا خودش میسوزه، و یه هفته بعد از خریدش همه پرزا و دون دوناش میان رو سلام و احوالپرسی میکنن!!

این چه سریه آخه؟

نمیشه پارچه بقیه لباسامونم از همون آشپزخونه ای ها بدوزن؟! خیلی اقتصادی میشه ها!


پ.ن۱: از همتون عذر میخوام اگه بخاطر از پست رمزدار قبلیم ناراحتتون کردم، بذارید پای حساب تلخکامی این روزهام، حالا این پست یخ و بی نمک رو نوشتم که تلخیا رو بشوره ببره!
پ.ن۲: معلومه چادرم الکی و بی خبر به بخاری بی دودکش مغازه سر کوچه گرفته و سوخته؟ یا بیشتر باید توضیح بدم؟؟
  • موافقین ۶ مخالفین ۰
  • ۹۹/۱۰/۳۰
  • ۱۵۶ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۵)

  • سَیِّده ...
  • ای وای تصور اینکع تو این اوضاع اقتصادی چادرم بسوزه هم برام رنج آوره...

    چه کشیدین شما 😑

    پاسخ:
    چیز خاصی نکشیدم راستش، چون یه بار دیگه هم سوخته بود و چون پوشیه سرخودش داشت، پوشیه رو خرج رفوی سوختگیش کرده بودم 😂
    اون دفعه قبلی هم جالبه به بخاری مغازه گرفته بود
    دیگه یه جورایی از دستش خسته شده بودم

    میگم اون دستمال یزدی ها تولید داخله؟

    آخه چادر سیاه ها در پسرزمین کلاغ سیاه کن زن، وارداتیه 

    می دونی سود تو وارداته 

    سود همون کله گنده هایی که به اولی و دومی و سومی و شیخ نشین های عرب و صدام و ترامپ و غیره ذلک فحش میدن ولی خودشون هم مثل اونهان

    پاسخ:
    آخرین باری که عبارت کلاغ سیاه رو درمورد چادریا شنیدم، از لات و لوتای یکی از پاساژای بالاشهر یزد بود
    اون روز که این کلمه رو درمورد حجاب حضرت زهرا بهم انداختن، فهمیدم این لباس حرمت داره و شانش نیست که باهاش هرجایی برم خرید

    زنده باد فرش های کاشان :)

     

    یه بار این اتفاق تو مشهد برای خانم بنده افتاد، نمیدونم حاج آقای مغازه دار چه جوری به یکی از پارچه فروشای اطراف اطلاع داد که تا رفت خریدمون از اونجا تموم بشه، یک قواره چادری نسبتاً خوب فرستاد براش. اونم با کلی عذرخواهی داد به ما... یعنی هرچی گفتیم مقصر خودمونیم، قبول نکرد.

    پاسخ:
    ممنون. حالا چرا فرشها؟ 
    نکنه شما هم یزدی هستین؟

    خداخیرش بده، عجب آدم حسابیی بوده
    من راستش اصلا تو مغازه نفهمیدم که چادرم سوخته، حالا که اومدم خونه دیدم، یادم افتاد که تو مغازه یه لحظه یه چیزی حس کرده بودم
    درضمن اون مغازه لبنیاتی بود، در بهترین حالت میتونست یه کارتن چیپس بده به جای چادر!

    مثلا چرا اون روسری سبز خوشکله که من اینقدر عاشقش هستم و از پیج سندس خریدم  یه قرونم تخفیفم نداد(الکی میگم تخفیف داد) رفتم گیره رو ازش جدا کنم نگوو گیرهه یکم صاف و صیقلی نبود گیر کرد به روسری و نخ کش شد و من هی حررررررصصص خوردم چرا جنسش از دستمال یزدی نبود :)))

    آبیش رو که برام کنار گذاشتی میخوامااا؟؟؟ 

    یا مثلاا چرا مانتویی که خیلی دوستش دارم تنگم شده و من حاضر نیستم بپذیرم که این تنگ شده :|||| 

     

    پاسخ:
    ای بابا، روسری رو نابود کردی رفت؟؟

    تو قرعه کشی برنده شو، همون آبیه رو از طرف خودت هدیه میدم به خودت😂😂

    اون دیگه دست رژیم و کالریه، ربطی به لباسا نداره
    کمتر بخور!

    سلام

    چند وقتیه چادر تولید داخل استفاده می‌کنم و راضی‌ام...

    پاسخ:
    سلام
    خداروشکر
    چادرای ایرانی برای مدلهای آستین دار خیلی جالب نمیشه
    حداقل اونایی که من دیدم اکثرشون کرپ بودن و کن کن
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی