ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

۱ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

محبوب من!

حالا که دنیا داره به سمت خل بازی پیش میره، اصلا بذار ما هم سالگرد ازدواجمونو فراموش کنیم!

بذار یه روزی حوالی آبان، یهو از در خونه بپرم تو و بهت بگم اصلا هیچ یادت بود که ۲۸ مهر سالگرد ازدواجمون بود؟؟

و تو، روز نزول آیه هل اتی رو بهونه کنی و کل قضیه رو ماست بمالی و بره!


اینکه آیا اینا از عوارض سردی پاییزه و خوردن زیاد بادمجون، یا از بی توجهی هردومون بهم، یا مشغله زیاد این روزهامون یا شایدم عوارض پیری و آلزایمر... خیلی مهم نیست...

مهم اینه که ما هفت سال تموم رو کنار هم گذروندیم و با همه شیرینیا و تلخیا و تو سر و کله هم زدنا و خندیدنا و گریه کردنا، به سال هشتم رسیدیم... 

امیدوارم سال هشتم رو بیشتر بهم نگاه کنیم

 بیشتر بریم آشکده باهم آش شله قلمکار بخوریم

بیشتر با هم مسافرت بریم

 کمتر پول زور به این و اون بدیم

کمتر مث پیرزن پیرمردا بهم گیر بدیم 

کمتر مریض بشیم

و خدا، مثل بارون شرشر بهاری، برکاتشو رو سر زندگیمون نازل کنه...



پ.ن: بقول یکی، ان شالله کنار هم قد کشمش بشیم، ولی نمیریم :)
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

....
هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

بایگانی