no name...
هنوز که هنوز است، پسرم اسم قطعی ندارد!
و حضرت آقا هر روز ( و گاهی دوبار در روز) موی کنان و ضجه زنان، تاکید میکند که سریعتر اسم را انتخاب کنم. (خودش فعلا بچه را صدا میکند no name!)
و این بار دلیل می آورد که "نمی خواهم کسی اسمی پیشنهاد کند و بعد دلخوری ایجاد شود!" گمان کنم کسی از خانواده اش اسمی پیشنهاد کرده و او به من نمی گوید!
من ولی خیلی منطقی با این قضیه برخورد میکنم. خب پیشنهاد کنند! هر کسی نظری دارد. مثل همین داداش کارفرما که می گفت اسمش را بگذار سجاد. ( عاشق این اسم است) و یا ملیحه که میگوید اسم باید حتما رضا داشته باشد!
بعضی ها هم هستند که خوششان نمی آید دیگران اسمشان را برای بچه هایشان انتخاب کنند. مثل همین آبجی زهرا که از تکرار اسمش روی دخترِداداش کوچیکه ناراحت شد! و الان که هشت سال از تولد زهراساداتِ داداش کوچیکه میگذرد،هنوز هم تیر و ترکش متلک هایش برای انتخاب اسمِ بچه ی بعدیِ داداش کوچیکه اینور و آنور پرت میشود!
و یا آبجی مریم، که قبل از تعیین جنسیت بچه ی ما، اولتیماتوم داده بود که کسی حق ندارد اسم دخترش را مریم بگذارد!!! جل الخالق!
و این وسط،تنها داداش بزرگه بود که اذن داد برای اسمش و به همه اعلام کرد: "من به همتون اجازه میدم که اسم بچه هاتونو علی بذارید!" و شاید همین تلنگری بود برایِ من که جدی تر به اسم علی فکر کنم!
(گرچه داداش بزرگه اسمش خیلی قشنگ تر از این حرفهاست! اسمی که من عاشــــــــــــــــــــــــــــقش هستم: ســـــــــید عــــــــــــــلی ! و افسوس که بچه ی من سید علی نمی شود!)
ولی من در آخر نمی دانمممممممممم ( شکلک حالت استیصال شدید!!)
راستش اعتقاد دارم هر بچه ای خودش اسم دارد. و من نمی دانم اسم پسر تپلویم چیست! دیروز در مذاکره ای که با هم داشتیم (من و پسرم) ازش خواستم اسمش را به من هم بگوید. خدایا مددی!
پ.ن1.به هر اسمی که فکر میکنم آخرش می رسم به علی! به قول آبجی زهرا همه ی راهها به رُم ختم می شود!
- ۹۶/۰۸/۲۲
- ۵۳۷ نمایش