ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

خانه به خانه... کو به کو...

يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۸، ۱۲:۵۳ ق.ظ

در این برهه از زمان، تاریخ ثبت کند که داریم دنبال خونه میگردیم... نه برای خرید! که برای اجاره!

و ما کوی به کوی و املاک به املاک، با موتوری بی طلق، با کودکی شالپیچ شده، دنبال منزل اجاره ای میگردیم و هربار با دهانی باز از املاکی ها میایم بیرون...


املاکیه پس ازینکه از قیمت بالای خونه ها متاسف شد و سردرد گرفت، یه پیشنهاد لاکچری بهمون داد! زل زد تو چشامون و گفت «عامو! اینورا دنبال خونه نگرد، برو تو محله غربتیا، شاید آلونکی گیرت اومد!!» تا حالا کسی اینقدر نرم و آهسته، قهوه ایمون نکرده بود:|


و پس ازینکه ما امیدمون رو از دست ندادیم و باز رفتیم دوروبر مرکز شهر یه املاکی پیدا کردیم و همینطور که نشسته بودیم و تورق دفتر جناب املاکی رو نظاره میکردیم، نگاهمون افتاد به مجله ی روی میز که بزرگ تیتر زده بود: به خدا بگو من فقط تو را دارم، و ببین خدا برایت چه میکند! و من به خدا گفتم... و منتظر معجزه ام...



پ.ن1: املاکیه به حضرت آقا گفت شمارتو بده زنگت بزنم، حضرت آقا هم با طمأنینه و صدایی آرام داشت شماره ها رو یکی یکی میگفت و املاکیه گوش تیز کرده بود که بلکه یه چیزایی بشنوه، یهو سرشو از رو برگه آورد بالا، نگاهی به حضرت آقا کرد و گفت: «چه چهره ی مظلومی! چه صدا و لحن آرامش بخشی داری!!» منم به جای اینکه بگم چشاتو درویش کن مردک! یا بگم مگه خودت برادر و پدر نداری بی....؟! خندم گرفت!

حضرت آقا رو موتور ازم میپرسه: واقعا صدام آرام بخشه؟؟ میگم آره، پس فکر کردی چه جوری منو خر کردی؟؟!


پ.ن2: شاید بعدها از خونه ای که الان توشم یه چیزایی گفتم... شایدم هیچوقت نگفتم و گذاشتم اجر زندگی تو این خونه، برای همیشه در کارنامه اعمالم باقی بمونه!


پ.ن3: بدخواه مدخواهام زیاد شدن! تعداد دیسلایک بعضی پستام به سه تا میرسه.باید بیشتر مواظب خودم باشم :|

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۲۲)

شدیدا درک میکنم شدیدا

و ی پیشنهاد دارم.تو هیچ‌وقت نرو املاکی بذار شوی بره موردی بود باهم‌برید ببینید.ما زنها روحیه مون زود خراب میشه یکی از بدترین خاطرات زندگیم گشتن توی املاکی های فاز دو در زمان عقده ک این کار رو بعد از اون‌هیچ‌وقت تکرار نکردم .انقدر توهین های مختلف از جمله پوزخند تحقیر و غیره دیدم ک یادش میفتم کهیر میزنم

ب قول معروف اونی که به ما ن..... بود

کلاغ ..دریده بود

پاسخ:
هععععی خااااار!! 
دیگه خودت زجر کشیده ای!

دعا کن گیرمون بیاد. نمیدونم.
شوی ما که میگه فاز دو نه، فقط خیابان آیت الله یثربی :))))

پس زود بروو خونه جدید مهمون تصمیم گرفته بیااد :)))

پاسخ:
برووووووو

تو اگه بیا بودی همینجا میومدی :))

ای امان! ما هنوز نرسیدیم به این مرحله (گشتن واسه خونه‌ی اجاره‌ای) ولی باید مرحله سختی باشه -_- ان‌شاءالله خدا بهترین خونه رو براتون فراهم کنه.

.

جوابتون :)))

پاسخ:
ان شالله که برسید به جایی که دنبال خونه برای خرید باشید :)
 پول که داشته باشی خونه پیدا میشه. مشکل اینه که ما پولمون محدوده

دارم به یه آدم آرووم کنار تو فکر میکنم و میخندم  اسمش رو بذارم تناقض یا تکامل :))))

در افق محووو میشویم 

تو به هرچی میخوای در مورد من فکر کن و بخند راضی هستم رفیق 

پاسخ:
به این میگن یه زندگی پارادوکسیکال (به قول دکتر بشیر حسینی)

من به یه مرد کچل پولدار کنار تو فکر میکنم که دکمه های پیرهنش داره از هم کنده میشه (از بس چاقه :)) )
  • میرزا مهدی
  • کلا 4 نفر هستند که الکی دیسلایک میزنن. میخوای چهار نفرشونو معرفی کنم؟ D: 

    پاسخ:

    پس هنوز چهارمی منو پیدا نکرده :))
    متشکر میشم اگه همشونو معرفی کنید. من ذهنم آرام میگیره! 

    فقط اونجا که نوشتی چشاتو درویش کن 😅

    باید یه چشم غره میرفتی چه مرد پرویی :///

    ایشالا یه خونه خوب گیرتون بیاد :))

    پاسخ:
    خخخخخ
    بنده خدا واقعا منظوری نداشت


    تو خاطرات عروسیمون نوشته بودم که حضرت آقا صداش یه ژلوفن خاصی داره :))
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

     

    یکی از مزخرف ترین و پر استرس ترین کارای دنیا دنبال خونه گشتن تو ایرانه اونم با حجم جیب های ما!!!!

     

    ینی اینقد خاطره بد دارم من که نگو و نپرس....

     

    لعنت به این سیستم که دغدغه مون رو انتهای جوونی به اینجا رسونده...

    پاسخ:
    سلام. مشکل جیبهای ماست وگرنه خونه زیاده. یه خونه دیدیم تو دیوار، عاشقش شدیم. لامصب جکوزی هم داشت!!! منتها فقط 130 تومن رهنش بود :|
  • دچارِ فیش‌نگار
  • لحن آرامش بخشی

     

    رقیب عشقی پیدا کردی؟ :)

    پاسخ:
    :))

    خیلیا اینو میگن. برامون جدید نبود :)

    دیگه نه تا این حد آزاد فکرت رو کنترل کن پولدار که سراغ من نمیاد ترکیب چاق کچلم خودم میگم نه :))) 

     

    تو چرا کلا تصورت از اون بدبخت این شکلیه :))) یاد اون عکسی افتادم که یه بار برام کشیدی هدیه فرستادی 

    پاسخ:
    خخخ، آخه هرچی پولدار دیدم همین شکلی ان، لاغرا و مودارا اصولا بی پولن :))

    خواهرجان مشکل‌ ما هم همینه دیگه. 

    ما هنوز تو مرحله جهزیه‌ایم شاخ غول اونو بکشنیم می‌رسیم به رهن و اجاره‌ی خونه!

    خدا بزرگه :)

    پاسخ:
    خدا بزرگه خواهر، با توکل و توسل همه چیز حل میشه
  • مریم بانو
  • ما نیز تابستون کلی دنبال خونه گشتیم ونیافتیم

     

    تهش همینی که هستیم موندیم و اون مقداری که پس انداز کرده 

     

    بوده بودیم گذاشتیم رو رهن همین خونه.

     

    نمیدونم چرا هر چی ما بیشتر میدوییم خونه ها از ما جلوتر میزنن.

     

    :)

     

     

    پاسخ:
    آخه اگه خونه قابل سکونت باشه که آدم دلیلی نداره وسایلشو تو اسباب کشی ازبین ببره! اینجا که ما هستیم دیگه قابل سکونت نیست
  • دچارِ فیش‌نگار
  • لاغرا و بی موها چی؟

    پاسخ:
    دیگه هرچی درجه کچلی و چاقی بیشتر باشه درجه پولداری میره بالا، حالا خودتون ببرید رو نمودار
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • یعنی قدرت خدا رو برم که بنده معطل عطای الهی نمیشه ...

    ان شاءالله به زودی میرسه ...

    زندگی های دشواری شده. یعنی در سطح رفاه اولیه هم آدم می مونه :)) دفترچه بیمه و اجاره خونه و وسیله نقلیه و ...!

    دلت بسوزه ما خوش رکابمون طلق داره. :)))) آیکون زبون درازی

    ولی خداییش پاییز و زمستون نمیچسبه دیگه بریم باهاش بیرون. گرمای خونه و تک و تنها بودن جذاب تره.

    پاسخ:
    ان شالله که خدا برا همه بسازه

    کلا مشغولمون کردن مدام تو این بنگاهها باشیم حوصلمون سرنره

    حضرت آقای ما از طلق خوشش نمیاد! تمرکزش بهم میریزه :|

    منم سه ماهیه اسباب کشی کردم...مجبور شدیم چون یهو۶۰۰ اومد رو اجاره...

    این خونه جدید خیلی دل گیره،نور نداره...سوسک و مورچه گاهی رژه میرن و .....

    هر چقدر سعی میکنم انرژی مثبت داشته باشم و خونه رو دوست داشته باشم تا افسرده نشم نمیشه!

    یعنی گاهی دلم نمیخواد بعد کار بیام خونه‌... اینقدر که نچسبه....

    ولی باز الحمدلله سقفی هست....

    )این همه غر زدم،الحمدلله تهش معرکه بود...)

    پاسخ:
    خونه خیلی مهمه، مخصوصا برای زن
    ان شالله بزودی بری خونه خودت

    آخرش رو نفهمیدم یعنی چی؟ ته چی معرکه بود؟؟
  • دچارِ فیش‌نگار
  • :)

    پاسخ:
    لبخند ژکوند؟؟
  • دچارِ فیش‌نگار
  • نه به اینکه بلد نیستم ببرمش روی نمودار :|

    پاسخ:
    آها،
    عیب نداره، به حساب بانکیتون نگاه کنید متوجه میشید، نمودار هم نمیخاد
  • خانوم میم
  • سلاااامممممممم

    آخییی ان شاااءالله که یه خونه عالی پیدا کنین از خونه ی الانتون خیلی بهتر و راحتتر باشه براتون :)))

    شهرستان ها رو نمیدونم ولی تو تهران دیگه اجاره طبیعیه از بس گرونه و هزینه ها بالا ماها پولمون واسه خرید نمیرسه :) 

    اصن چه اهمیتی داره؟ مهم بودنه یه سقف بالای سره ;) 

    ولی ان شاااءالله که بخرید به زودی زود و راحت بشین ♡♡♡

     آخییی ان شاءالله به پای هم پیر بشین و سال های سال سایه تون بالا سر علی کوچولو باشه و دامادی و نوه و نتیجه و نبیره و ندیده هاتونو ببینین :) 

     

    پاسخ:
    سلام
    ان شالله

    نه بابا، شهر ما هم کرایه گرونه، حالا انصافا به زار مراکز استانها بخصوص تهران نیست، ولی خب وقتی آدم نتونه پولشو بده، چه فرقی میکنه چند باشه؟
  • قاسم صفایی نژاد
  • رحمت به گدایی که به غیر تو نزد روی / هر چند که خلق تو گوهر داشته باشد

    پاسخ:
    واقعا رحمت!
    رحمت به شاعر این شعر!

     

    اصلا بیا یه بار همش رو تحلیل کنیم 

    چاق و کچل  = پول دار

    لاغر و کچل = استعداد پول داری داره چون باید فقط تلاش کنه چاق بشه 

    چاق و مودار= اینااا کلا معلق هستند تکلیفشون معلوم نیست 

    لاغر  و مودار=بی پول 

    پاسخ:
    تحلیلت خوب بود! به درد پایان نامه میخوره

    حرف کچل و چاق که میشه، یاد مشتری داداش کارفرما میفتم ! که آخرشم پول بدهکاری رو بالا کشید و رفت!

    اینی که بعد از این همه غر زدن آخرش گفتم الحمدلله

    پاسخ:
    آها
    چه میشه کرد؟ خداکنه خدا ناشکری تلقی نکنه غرغرامونو

    سلام سیدنا

    الهی که بزودی خونه دار بشی...از همون جکوزی دارهاش البته...

    واحد کناری ما خالیه.کاش اینجا بودین اجارشم بد نیس...اصلا کاش میشد خونه ها رو از جا کند و جابجا کرد

    .یعنی با اوضاع الان واقعا من حاضرم همینجایی که هستم رو دودستی بچسبم و ابدا به اجاره فکر نکنم. خرید هم که کلا از گزینه های روی میز رفت زیر میز.

    من و جناب همسر از اونجایی که تفریحی نداریم میاییم توی دیوار خونه های رویایی مون رو رصد می‌کنیم و خودمونو اونجا تصور میکنیم.... بعد حساب میکنیم که چند نسل بعدمون میتونن اونو بخرن

    اینقدر باحاله که نگووووو.

    پاسخ:
    سلام مولا
    عروس گلم چطوره؟

    خیلی خوبه دیوار، من واقعا از عواملش نهایت تچکر رو دارم که همچین رویایی رو برامون پدید آوردن

    من که از خدام بود همسایه تو میشدم! بنظرم با بلبرینگ خونه رو بیارید کاشون!

    الحمدالله خوبن

    سلام و البته گاااااز دارن خدمتتون

     

    یه دوستی داشتم میگفت امام جواد ع رو توی این مواقع بچسب...هرچند خودت استادی اما من باب یادآوری گفتم.

    پاسخ:
    سلام و گاز محکم برسونید خدمت لپشون :)

    به دعای شما ان شالله که این مشکلات مالی بزودی حل بشه 
    ممنونم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی