فاطمه زهرا
یعنی وسط این "کرونابازی" ها و "قرنطینه" ها و "مرگهای جانسوزِ هموطنان" و "روز پدری که سوخت"، و "پدری که در اومد سر دندون درآوردن بچه"، و کلا تمامِ مزیدِ بر علت های این یکی دوهفته، تنها خبری که میتونست دلمون رو شاد کنه، خبرِ خاله شدنمون بود :) اونم برای سومین بار :)
و تاریخ بنگارد که امروز، شنبه، هفدهم اسپندِ یکهزار و سیصد و نود و هشت، فاطمه زهرا خانومِ خاله پا به جهان گشود. یه نی نیِ گوگوجوی کوکولوی بگوری (اینا کلماتی هستن برای زمانی که زبان از توصیف قاصره!)
خدایا شکرت بخاطر همه ی نعمت های بزرگت، شکرت برای نعمت هایی که هیچ جور نمیشه شکرشونو به جا آورد:)
پن۱: میلاد بابای مهربونمون مبارک، ان شالله به حق مبارکیِ قدمِ این مولود سریعتر سلامتی به همه ی خونه ها برگرده...
پن۲: تبریکِ اول به محیا جونم که آبجیش اومده، تبریک دوم به آبجی زهرا که دوباره مامان شده، تبریک سوم هم به خودم :)
پن۳: مظلومتر از بچه ای که چهارتا دندون آسیا داره باهم درمیاره، مادرشه، اونم تو ایامِ "درخانه بمانیم!"
- ۹۸/۱۲/۱۷
- ۱۸۲ نمایش
پس بالاخره محیا از یکی بودن در اومد :)))))
مبارک باشه
مبارک زهرا هم باشه
عیدتم مبارک