ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

احیا با اعمال شاقه!

يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۰۷ ب.ظ

حضور قلب، فقط اونجایی که وسط فراز نود دعای جوشن، با لنگه کفش علی، بذاری دنبال یه سوسکِ چقر و بدبدن! و آخرش جنازه ش رو از میون جیغ و فریاد حضار، از لای چادر خانما بکشی بیرون!

یا وسط بعلی بن موسی گفتن هات، یهو پسر، قرآن روی سرت رو بدزده، و تو یادت بره داشتی خدا رو به کی قسم میدادی!

خدایا! هنر اینه که این دعاهای شکسته بسته و احیای درب و داغون امثال منو قبول کنی، وگرنه پذیرفتن دعای باحالا و مخلصا که خدایی نمیخواد!

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۲۰)

از نظر خدا قسمت اول  رو میتونستی سوسک نکشی و غرق در دعاا باشی این همه ادم تو چرا باید سوسک بکشی که دعاا نفهمی

اما قسمت دوم از اراده و اختیار تو خارج و قابل قبول نصف عبادت شما قابل پذیرشه

پاسخ:
اوه اوه، خوب شد تو خدا نشدی!
من اگه اون سوسک رو نمیکشتم، جمعیت دعاکنندگان متفرق میشد! این کار من به نفع نظم جمعی بود

همین دیگه وقتی توجه قلبی به دعااا نیست یه سوسک بی آزاری که زبون بسته هم هست موجب تفرقه جمعیت میشه تازه وسط دعااا کشته میشه

پاسخ:
بابا من خودمو انداختم زیر ماشین که بقیه رو نجات بدم! یه نفر حواسش پرت بشه بهترازینه که قومی حواسشون به دعا نباشه
بعدم اینحاین مسجدی که رفتیم خیلی قدیمیه، ازون تاریخیا، و ماهم تو حیاطش بودیم! اگه می‌خواستیم سوسکا رو نکشیم که از تو تخم چشمامون میرفتن تو!
اصلا به تو چه؟ من داشتم با خدا حرف میزدم!

یعنی تقدیر یک سوسک بی آزار رو در شب قدر باید این جوری رقم می زدی؟؟


خوب شد شما خدا نشدی :)

پاسخ:
من باید بین تقدیر یه سوسک چقر و بی آزار و تقدیر ده بیست تا خانم نازنازی بی آزار یکی رو انتخاب میکردم، و واضحه که انتخاب من دومی بود!
  • رفیقِ نیمه راه
  • 😁😅

    پاسخ:
    :))
    این شکلکا رو از کجا میارید؟ از گوشی؟

    اینارو به قشنگیا شبای قدر اضافه کن :))) 

    :|

    پاسخ:
    تازه من قشنگیای دیگه ش رو نگفتم که سی چهل بار این پسر دست و پای مردم رو له کرد و هی اینور تا اونور مسجد رو متر کرد! یا الکی میرفت میکوبید تو سر خانما! یا خودشو از دور پرت میکرد رو جاری آبجیم :| اصلا نفهمیدیم چی شد دیشب!

    یه سوسک باید تو‌دل این سبو پرت کرد ببینیم چ میکنه!احساس امام علی بهش دست داده که تیراز پاش کشیدن وسط نماز!!!

    اتفاقا امروز داشتم فک میکردم از دست شیطونیای علی و اختلاط های محیا و غن غن های فاطمه زهرا ییه کربلا نخاستم ازش.خدا کنه خودش نوشته باشه

    پاسخ:
    سوسک فایده نداره، باید گربه بندازیم تو دلش :))

    من تا همین الانم به دعاهام فکر نکردم :|

    حالا دیگه خدا رو شرطی میکنین؟

     

    قبوله ...

    خدا به دلش نشسته

    پاسخ:
    ما چنین جسارتایی نمیکنیم! 
    فقط کمی خودمونو براش لوس کردیم

    حالا که بر خطای خود پا فشاری مینمایید تازه خانوادتم دفاع میکنند از این عمل شنیع ۴ امتیاز منفی بابت کشتن سوسک چهار امتیاز مثبت به خاطر علی در نتیجه توی این مرحله شما هیچ امتیازی دریافت نمیکنید یه فرصت دیگه اونم من کلی واسطه شدم  انشاالله  عرفه به شما داده میشه برای جبران به محیا بگوو همونجا میتونه برا کربلا هم دعااا کنه 

    پاسخ:
    جدا خوبه که ما آدما خدا نیستیما! اگه خدا میخواست اینجوری امتیاز بده چه بلایی سرمون میومد؟
    اون دست و پاهایی که علی از مردم له کرده هم پای کسر امتیازات منه؟
  • رفیقِ نیمه راه
  • نه من گوشی ندارم :|

    از تلگرام کپی میکنم...

    پاسخ:
    هنر نزد ایرانیان است و بس :|

    هیچی با احتساب پا له کردنای علی و کفشایی که خودت زیر پا له کردی و غیبتایی که کردی کلا گیم اوور شدی به مرحله بعدم نرسیدی 

    دختر همسایه در ظاهر حلیم آورده بود

    باطنا یک کاسه شیطان رجیم اورده بود 

    میتونی این بیت رو معنی کنی همین الان توی اینستا خوندم هرچی فک کردم نفهمیدم چه جوری میشه با کاسه حلیم، شیطان رجیم آورد 

    پاسخ:
    تعریفش ساده س!
    میگه دختر ترشیده ی همسایه حلیم پخته، برداشته یه کاره آورده در خونه ی اینا!
    گویا شراره های آتش رو هم ریخته بوده رو پیشونیش!
    بدین صورت پسره امر برش مشتبه شده که توی کاسه حلیم چندتا پر شیطون رجیم ریختن!
    از دست این پسرا :|

    ادامش رو گوش کن خیلی با حاله 

    نذر دارد یا نظر الله و اعلم هرچه هست

    بارکج را از صراط مستقیم آورده بود

    پاسخ:
    به به! حرفای جدید میشنویم امشب!
    استغفرالله
    برو از خدا بترس سبو!

    :))))) 

    من نمیدونم خدا چرا به من با این همه ایده فاخر برای شعر گفتن استعداد شعر نداده بعد به این دری وری گوهاااا استعداد داده :)))

    پاسخ:
    اینا همش از بیکاریه
    و البته اعتماد به سقف بالا!
    والا اگه اعتماد به نفس این مردا رو مورچه داشت، تا حالا کروکودیل شده بود!

    و خدا تو را با سوسک آزمود.... باختی. به خود آی :)))

    پاسخ:
    :))))
    اتفاقا خودم فکر میکنم بردم! اگه باخته بودم که مثل بقیه جیغ میزدم! ولی من در نقش سوپرمن ظاهر شدستم!

    خدا رو شکر سوسکه رو دیدی!

    قلمجه روندیدی!

    قلمجه ای به هیبت کروکدیل ولی به شکل و قیافه ی قلمجه...

    وقتی با بچه ها  موقع پهن کردن فرشها دیدیم هر کدوم به طرفی متواری شدیم!!

    پاسخ:
    ننه یا حضرت عباس!
    دروغ نگوووو

    سال دیگه هم خای گف بیا بریم این مسجده :|

    یعنی سوسکه تو شب های قدر پارسال از خدا چی خواسته بود؟!

     

    پاسخ:
    یقینا خواسته بود به دست یکی از ابدال کشته بشه :)))

    دیگه کم کم لهجه ها داره میره سمت کاشون باید مترجم دعوت کرد :)))) 

    قلمجه چیه،؟؟

    پاسخ:
    قلمجه همون رِب یزدیه، ازونا که من ازش واهمه دارمممم

    از این دو وبلاگ لطفا دیدن کنید

    http://ras64.blog.ir/

    http://emametarid.blog.ir/

    قلمجه بماند.... رب چیه ؟؟؟؟

     

     

    از اینا که بگذریم... خب مگه مجبوری برید مسجد که همچین کارایی بکنید خدا وکیلی.../:

    پاسخ:
    همون مارمولکه :)))

    آره دیگه، یه شب قدر داریم، باید بریم مسجد دسته جمعی دعا کنیم. منتها باید در انتخاب مسجد دقت بیشتری بعمل بیاریم!

    سلام

    یعنی ما اگه اینطوری خودمونو توجیه نکنیم که هنرخدا چیه، چ کنیم؟!:دی

     

    واااااااااااااای قلمجه:))))))))))))))))

    پاسخ:
    سلام
    واقعا!! آدمیم دیگه فقط خدا رو داریم


    شما میدونید قلمجه چیه؟
  • فاطـــღـــمـه ツ
  • اشکالی نداره

    پاسخ:
    :)
    سوسکه رو بگو! 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی