برای اینکه بپزی و جا بیفتی، باید حلیم بشی...
و برای اینکه حلیم بشی، باید عین حلیما، تو دیگ مسی داغ بشی، گر بگیری، ولی سر نری... باید این داغ شدن رو، این ذره ذره له شدن رو تحمل کنی و هیچی نگی، غیر از همون غل غل ریزی که حلیم میزنه!
و برای رسیدن، هیچ راهی نیست جز حلم... جز صبر... و ما یلقاها الا الصابرون...
کانّه هیچکس به هیچ جا نمیرسه، جز با صبر!
پ.ن۱:از مولای دنیا و آخرتمون، امیرالمومنین علیه السلام، شنیدیم که اگه حلیم نیستی، خودتو شبیه حلیما کن! اینجوری خودتم حلیم میشی
پ.ن۲: اگه فرآیند پختن حلیم رو از نزدیک دیده باشید، علت گذاشتن این اسم رو براش متوجه میشید. حلیم غذاییه که حتما باید توی طولانی مدت و با صبوری بپزه. چون قراره گندما لعاب بدن. اصلا ایستادن کنار دیگ حلیم، خودش یه جور تمرین صبره!
پ.ن۳: تو این چند روز، خیلی تلاش کردم در رابطه با علی و باباش، رو صفت حلم خودم کار کنم. یه توفیقات کوچیکی هم به لطف خدا به دست آوردم. برام دعا کنید که تا رسیدن راه درازی رو در پیش دارم...
"حلیم" در کلام امیر المومنین هم ایهام داره آیا ؟! :))