ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

مشغول

دوشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۳۳ ب.ظ
استاد همیشه میگفت برید به سمت دنیا، منتها شُل شُل برید

شُل شُل رفتن یعنی با پاتون برید، با قلبتون نرید. 
قلبتون رو بذارید اسیر آخرت باشه حتی اگه تنتون اسیر دنیا شد. 

الان به شدت به اون نظریه محتاجم
به اینکه قلبم مشغول به آخرت باشه
ولی نیست...
قلبم مشغول به اینه که چطوری کارم رو توسعه بدم، چطوری فروشم بیشتر باشه، چطوری فالوورام برن بالا!!!

نمیدونم آقایون تو برخورد با طلب دنیا کردن و بهش مشغول نشدن، چطوری تعادل ایجاد میکنن
مطلب زیاد شنیدم ازینکه کسب روزی حلال خودش بخشی از دینداریه. ولی این اسارت فکر رو چیکار میکنید؟ 

اینکه انقدر فکرت درگیر کار و زندگی میشه که حتی مدتهاست یه آیه از قرآن رو نمیخونی، جز همون سوره واقعه که اونم به نیت افزایش رزق میخونی!!

فعلا در مرحله ای هستم که مثل آهو توی گل گیر کردم تو این برزخ و در نمیام :|



  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۱۱)

  • ۲۱ مهر ۹۹ ، ۱۴:۰۰
  • نا دم

    • سلام

    کار شما مشکلی نداره، چون بالاخره تا فکر و‌برنامه ریزی نباشه، رشد و توسعه هم نیست...

    اما یه سفارشی حاج آقا عالی داشتن، به نظرم این‌کمکتون می کنه اونم اینکه آقا امام عصر علیه السلام رو‌شریک کنید تو مالتون...

    هر موقع مثلا حساب کتاب کردین، از سودتون یه بخشی هرچقدر هم کوچیک، رو کنار بگذارید به نیت استفاده در مسیر خدمت به آقاجانمون...

    اینجوری هر دو حرف استادتون رو عمل کردین. چون گذشتن از مال هم چندان آسون نیست، از طرفی هم حضرات کمکتون می کنند هم در حلیت مالتون هم در رشد و برکت کار و بارتون ان شاء الله

     
    پاسخ:
    سلام

    ممنون

    امیدوارم فقط همین!
  • ۲۱ مهر ۹۹ ، ۱۸:۵۹
  • زری ...

    • منم نمی دونم...

    فقط اون آهو و که گفتید یاد دبیر ریاضی مون افتادم که همیشه می گفت " تو پل آهو گیری گیر نیوفتین "

    و بعد از چند ماه به طور اتفاقی فهمیدیم اوت پل خر گیریه :///

    هعی...
    پاسخ:
    :)))

    پل خرگیری رو نشنیده بودم!!
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۰۲:۲۲
  • آقای گوارا

    • استاد صفایی نظریه ای دارن که میگه انسان می تونه بدی هاش رو به خوبی تبدیل کنه . با کمک "قانون تبدیل". الان کتابش دم دستم نیست . توی کتاب نظام اخلاقی اسلام دارن ...
    پاسخ:
    سلام
    هیچوقت قسمتم نشد کتابای استاد صفایی رو بخونم. نمیدونم چرا، حتی کتاباشم دارم ها، فکر میکنم تمرکزم برای فهمش کمه
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۰۸:۴۷
  • میرزا مهدی

    • سلام

    خوب اصل ماجرا از نظر من همونیه که خانم نادم فرمودند.شما تو زندگیتون هم اگر شریک خوب داشته باشی به کمال میرسی و اِلا سقوط میکنی و متوقف میشی.

    بنده هم البته به توصیه دوستی همین روش و پیش گرفتم.

    ببینید اول از همه باید راضی باشید. راضی به معنای واقعی کلمه.

    اینکه رضایت داشته باشی به چیزی که خدا برای اون روزت مقرر کرده، نشانه ی ایمان شماست. ایمان که داشته باشی، محبت خدا رو جلب میکنی. محبتش که جلب بشه، دیگه چی میخوای؟

    حالا یه روز کسب و کارت کساد باشه، خوب باشه.

    دوست نداشتم نظری زیر این سوالتون بدم چون پُرچونه م و میزنم به فاز نصیحت و این حرفا D:

    ولی دارم نظر میدم.

    اول با خودت کنار بیا ببین برای چی داری کاسبی میکنی؟ که چی بشه؟ که پول در بیاری یا سرِت گرم بشه؟

    هرکدوم که مدِ نظرته، باید قربتا الی الله باشه.

    اگر به فکر سود بیشتری باید بگی برای نزدیک شدن به خدا. برای خدمت به خلق خدا و مثلا همون که خانم نادم گفتند.

    اگر برای سرگرمیه هم باید همین رو بگی. سود نمیخوام. فقط میخوام ارزان فروشی کنم و بر خلاف دلال بازی های این دوره زمونه که بابای مردم رو درآورده، من یه نفر، عرضه مستقیم داشته باشم برای اونایی که بضاعت ندارن و نمیتونن همون روسری رو گرون بخرن، خدمتی بکنم(مثلا ها)

    این ها شعار نیست خانم. اینها اصول و حکمتِ کسب و کاره.

    حالا شریک/

    شریکت رو انتخاب کن. اصلا بذار خودشون انتخابت کنن. شما بگو انقدر از سود خالصم(برای اینکه بهتون اجحاف نشده)بگید انقدر درصد (حتی 5 درصد هم کفایت میکنه) از سود خالصم، سهم ائمه.

    چشم رو هم میذارید میبینید یه رقمی شده که: چی.

    حالا بعد تصمیم بگیرید از طرف ائمه کمک کنید مثلا به یه بچه که کیف مدرسه نداره. یا خیرات کنید و یا هرکار دیگه ای. وقتی که عمل کنید به قولتون، خودشون دستتون رو میگیرن و شفاعت میکنن برای روزیِ بیشترتون. یه عده فکر میکنن این حرفا خرافاته. حتی اونایی که خیلی نوکر ائمه هستند. اما خرافات نیست. باید ایمان داشت.

    یه توصیه هم دارم شماره کارت منو داشته باشید که مجبور نشید پولها رو تو خونه نگهداری کنید.... میدونید دیگه یه وقت حواستون نیست میخوریدش....

    ادامه بدم یا توجیح شدید؟

    یه بار دیگه تاکید کنم. راضی باشید. اگر یه روز 100 هزار تومن سود کردید و پنج روز تمام حتی ده هزار تومن هم سود نکردید، فقط راضی باشید و مطمئن باشید، اون روزی رو خدا داره تقسیم میکنه نه مثلا اکبر آقا بغال سر کوچه.... خداست... پس کارش حساب کتاب داره.

    یه چیز هم باز مهمه. و من زیاد تجربه ش کردم. گاهی یکی در خونتون رو میزنه و طلب کمک میکنه. رد نکنید. هرچی که در توانته بده.

    نفْس بهت میگه فقط 1000 تومن در توانته اما خودت مطمئنی میتونی لااقل یه کیلو مثلا برنج بهش بدی.... یا یه دونه از اون مرغهایی که بسته بندی کردی. بعضیا بهش میگن صدقه. شما نگو. لبحند بزن و مطمئن باش که داری حقِش رو بهش میدی که تو خونه ی شماست. 

    بده. این آدما رو خدا میفرسته. با پای خودشون نمیان.

    خدا میفرسته میگه این هفته یا این ماه بهت مثلا 500 هزار تومن دادم. 20 هزارتومنش رو پس بده. باید پس بدی. باید. حواست باشه. این امتحان بزرگ و نامحسوسیه تو کسب و کار.... متکدی سر کوچه. یه ناتوان که پیش داروخونه ایستاده. حتی اگر یه درصد هم شک کردی که متقلبه، اهمیت نده. شاید هم نباشه. اگر یکی ازت تخفیف زیاد خواست برای خرید روسری، بده. اصلا سود نگیر حتی یه قرون. چی میشه مگه؟ فکر کن اون کرایه هم که میدی، انفاقه... (هروقت این رویه رو پیش گرفتی بگو میخوام برا فاطمه دوباره روسری بخرم) خلاصه اینکه:

    هرآنچه که فکر میکنی مالکش هستی، از جانب خداست و به هرشکلی هم که فکرش رو نمیکنی، ازت پس میگیره.... یه وقت نبازی در چنین مواقع.... چون خدا ببینه ناخن خشکی، حسابت رو میرسه.

    علی برکت الله...

    مسئله دیگه ای داشتی با منشیم تماس بگیرید سر فرصت عنایتی میکنم به شما و یه چند تا نکته ی حکمت آموز بارتون میکنم.:)))

     

     
    پاسخ:
    خیلی خیلی ممنونم
    جا داره چندین بار بخونم این کامنت رو

    خدا بهمون عنایت کنه، جاده خطرناکیه و بسیار لغزنده!
    ما که گفتیم شماره حساب بدین، حداقل پول خودتونو پس بدیم!
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۰۸:۵۷
  • mona

    • خیلی سخته که بتونی عقل و اولویت قرار بدی
    پاسخ:
    بله خیلی سخته، خدا باید کمک کنه
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۰۹:۱۲
  • lale

    • پا گزاشتن رو قلب سخته
    پاسخ:
    سخت و ممکن
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۰:۳۸
  • میرزا مهدی

    • پول ما دست شماست؟

    چقدره؟ با بهره یا بی بهره؟

    صدی چند؟

    :))

     
    پاسخ:
    :|||||||

    من دیگه حرفی ندارم
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۱:۳۸
  • قاسم صفایی نژاد

    • چی بگم که امام خیلی بهتر نوشتن قبلا:

    http://safaeinejad.ir/1393/11/12
    پاسخ:
    پست رو خوندم. خیلی عالی بود ممنون
    فقط در مقام عمل خیلی کار لازم داره تا به اون مقام توحید برسیم
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۸:۰۰
  • آسـِ مون

    • +سلام

    +آهو تو عسل درستشه

    +خدا بده برکت:)
    پاسخ:
    سلام :)

    آهو تو عسل بره دیگه درنمیاد!
  • ۲۲ مهر ۹۹ ، ۲۳:۴۵
  • مهر نویس

    • عجب... 
    پاسخ:
    :| 
    بله بسیار عجب
  • ۰۶ آبان ۹۹ ، ۰۰:۰۹
  • 1 بنده ی خدا

    • 😂 خر توی گل گیر میکنه و آهو تو عسل(یا برف). درواقع شما یا توی عسل گیر کردین یا برف

    +من فکرمیکنم عدم دلبستگی رو باید خورد خورد از چیزای کوچیک شروع کرد
    پاسخ:
    سن که بالا میره، وایستگیا زیاد میشن
    این روح مراقبت میخواد، اگه ولش کنیم سرشو پایین میندازه میره تو قهقرا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی
    آخرین مطالب
    مطالب پربحث‌تر
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم