ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

شوفر

پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۳۵ ق.ظ

-مامان آروم برو... ترمز نگیری ها!


(تعلیم رانندگی یه مامان توسط بچه دوسال و هشت ماهه ش😐)


پ.ن: دیروز برای اولین بار با ماشین رفتم یه شهر دیگه!
حالا درسته که شهرِ دیگه تا کاشان پنج دقیقه فاصله داشت، ولی خب باید از کمربندی میرفتم شهرک صنعتی و از جاده ای رد میشدم که پر از ماشین سنگین عریض و طویل بود.
وقتی حضرت آقا که پیام داد بیا دنبالم، این استیکر رو براش فرستادم🥺 کسی که حتی میترسید من تا خیابون بغلی برم، الان همچین حرفی میزنه! تصمیم گرفتم ناامیدش نکنم و قبول کنم...

تمام طول مدت رانندگی، روی ویبره بودم! همچین که وقتی رسیدیم پاهام شل شده بود... ولی تجربه خوبی بود، خوشحالم که اینقدر به رانندگیم اعتماد کرده که ازم میخواد تردد بین شهری داشته باشم!

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۶)

  • سَیِّده ...
  • و چقدر خوب که شما هم قبول کردین و به ترستون غلبه کردین...

     

    من دقیقا نیم ساعت پیش یه درخواست رانندگی و به علت ترس رد کردم ://

  • قاسم صفایی نژاد
  • موفق باشید و مراقب

    پاسخ:
    ممنون
    ان شالله
  • فاطـــღـــمـه ツ
  • چه خوب

    ایشالا کرونا تموم شه برید مسافرت همشو خودت رانندگی میکنی :)

    پاسخ:
    کرونا که ان شالله تموم بشه
    ولی من اصلا علاقه چندانی به رانندگی ندارم. بیشتر برای کار راه اندازی خوبه

    یه کمک راننده باحال همراهتون بوده خب :))

    پاسخ:
    آخ آره
    اول تا آخر بچم سیخ نشسته بود هیچی نمیگفت!

    منم خیلی میترسم

    قبلا بیشتر میشستم اما از موقعی که مامانم منو ترسوندن دیگه جرات نکردم

    حالا حتی کنارهمسرمم که میشینم استرس دارم کف پامو محکم فشار میدم به ته ماشین دائم از ترس

    اینطور فوبیای رانندگی و کلا ماشین گرفته منو

    پاسخ:
    عه. چرا؟ 
    ترس نداره که
    ماشین که بیمه ست، خودتم احتیاط رو رعایت کن و بسم الله بگو، دیگه ترس نداره
  • نرگس بیانستان
  • بزن دست قشنگه رو :))

    پاسخ:
    قربون یوووووو 😍
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی