احلی من العسل
اولین باری که چشماتو دیدم، به خودم گفتم چطور این آدم هنوز شهید نشده؟
دوست نداشتم هیچوقت بشنوم که به مرگ طبیعی از دنیا رفتی
یه ندایی ته قلبم خبر از شهادتت میداد یه چیزی از جنس همون فرمایش رهبری که به حاج احمد کاظمی گفتن شماها حیفه که بمیرید! شماها باید شهید بشید...
و به قول خودت تا کسی شهید نباشه، شهید نمیشه...
صبح جمعه بود... مثل همه صبح جمعه ها که تو خواب غفلت خودم دست و پا میزم...
همسرم از دعای ندبه برگشته بود و نشسته بود پای لپتاپ
صدام کرد و گفت پاشو... پاشو یه خبر بد دارم...حاج قاسم شهیدشده!
بین خواب و بیداری یه چیزی ته دلم شکست و فروریخت.
چشمای نیمه بازم رو دوختم سمتش و گفتم دروغ میگی؟
گفت نه بخدا، حاج قاسم شهید شده..
چشمامو بستم، نمیخواستم باور کنم. میخواستم باز بخوابم و بیدار بشم و مثل همه خوابای بد دیگه م بگم آخیش خواب بود
دیگه نمیخواستم به چیزی فکر کنم
فقط خیمه ای به ذهنم اومد که بی علمدار شده
یک لحظه یاد چشمات افتادم...
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه
فمنهم من قضی نحبه
و منهم من ینتظر
ازون چشما چیزی جز شهادت انتظار نمیرفت.
گفتم مبارکت باشه حاج قاسم
حقا که لباس شهادت برازنده قامت فروتنت بود.
تو شهید زندگی کردی که تونستی شهید از دنیا بری...
گرچه هنوزم باورش برام سخته
باور اینکه اون چشمای مثل ذوالفقار علی، دیگه نیست
که اون جبروت حیدری، اون جلال خیبرشکن، یک سالی هست که ما رو یتیم رها کرده
سخته که اعتراف کنم
بعد از تو، دنیا دیگه یه روز خوش به خودش ندید
و نخواهد دید...
دستمونو بگیر حاجی
اگه شهید نشیم، میمیریم...
پ.ن: خدا رحمت کنه آیت الله مصباح رو
- ۹۹/۱۰/۱۳
- ۱۵۶ نمایش
روح این دو بزرگوار شاد