وجدان دانی
اون اوایل که ماشین خریده بودیم، وقتی راه میفتادیم و کمربندمون رو نبسته بودیم، صدای تیک تیک آلارم کمربند چنان روی مخم راه میرفت که حضرت آقا رو مجبورش میکردم بزنه کنار و کمربندشو ببنده
کم کم که گذشت، به صداش عادت کردم، الان دیگه نه تنها اون تیک تیک آزاردهنده نیست، بلکه انگار اصلا صدایی از ماشین درنمیاد!
یا چندین سال پیش که برای اولین بار گوشواره آویزونی (اصطلاح خودمونه!) خریده بودم، همش توی گوشم صدای تق تق میومد
انقد صدا می داد که میخواستم درش بیارم و عطای زیباییش رو به لقاش ببخشم. ولی الان عامدانه هم بخوام به صداش گوش کنم، چیزی نمیشنوم.اصلا گاهی دست میزنم به گوشم ببینم گوشواره سر جاش هست یا نه!
وجدان ما آدما هم همینطوره
اولش که پاکی و شروع میکنی به گناه، هی صدا میده، هی لگد پرت میکنه، خرخره ت رو میجوه، هی تو گوشت زنگ میزنه و اعصابت رو خط خطی میکنه
یه کم که میگذره و گناه برات عادی میشه، دیگه هرچی هم آلارم بده صداشو نمیشنوی
حتی اگه بخوای به عمد به ندای وجدانت گوش بدی هم میبینی صدایی نمیاد! پس فکر میکنی لابد کارم درسته که صدایی نمیشنوم
یه کم که بیشتر بگذره، باید دست بزنی به وجدان دونت، ببینی اصلا وجدانی در شبکه موجود هست یا نه!
پن. تا زوده ... تا جوونی، جلوی گناه رو بگیر...
- ۹۹/۱۱/۰۵
- ۱۴۵ نمایش