ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

مرغ های پرکنده!

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ۰۲:۴۴ ب.ظ

حالا می فهمم چرا داداش کارفرما ماه اسفند مثل مرغ پرکنده میشد و مدام در حال گیر دادن به من و پسردایی و برشکار و راننده و حتی زن و بچه ش بود! 

اون موقع درکش نمیکردم و از عصبانیتاش ناراحت میشدم. ولی الان میفهمم حالشو


شب عید برای کاسبا واقعا خسته کننده و طاقت فرساست. هرچند فروش و سودشون خیلی عالی تر از مواقع دیگه ساله، ولی انقدر خسته میشن که دیگه اعصابی براشون نمیمونه

و این توی خانمهای کاسب بیشتر نمود داره

چون علاوه بر جواب مشتری و حرص و جوش های شغلی، باید به امور خونه داری هم بپردازن و یه خونه تکونی اساسی بکنن! و گاها یه ریزه میزه ی سمج بهشون گیر بده و با تهدید و ارعاب ازشون بخواد که بیا ماشین بازی کن!!!


پ.ن: اگه هنوز متوجه نشدید که این که میگن طرف خونه ش رو هواس یعنی چی، یه عکس هوایی از خونه ی ما بگیرید :|

پ.ن2: هنوز وقت نکردم نظرات پست قبلی رو تایید کنم!! 
علی الحساب از همتون متشکرم بابت تبریکاتتون :)
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۵)

خدا قوت

ان شالله بکسب و جون و زندگیتون خدا برکت بده

پاسخ:
ممنونم، ان شالله و همچنین🙏

خداقوت خانووم

پاسخ:
ممنون 🥰
  • نرگس بیانستان
  • زندگی ات و کسب و کارت پر برکت :)

    پاسخ:
    ممنون ای گل 🥰
    همچنین

    سلام

    زندگی صد سال اولش سخته فقط

    بعد از مدتی به این میرسیم که برای چی اینقدر ما دویدیم، اون روز خیلی دیر نیست

     

    پاسخ:
    سلام
    همین الانم من همش میگم برا چی اینقدر میدوییم؟؟
    ولی خب از ایستادن و نشستن هم خوشم نمیاد، دویدن رو ترجیح میدم

    یه جورایی موجیم که آسودگی ما عدم ماست!

    سلام مومن. جزاکم الله خیرا

    ایام بر شما مبارک

     

    دم عید همه بی اعصابند(لبخند)

    خونه ما هم تا لحظه سال تحویل، رو هواست(لبخند)


    خدا شهیدتون کنه به حق حضرت ابوتراب
    یا علی

    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    اعیاد شما هم مبارک

    از عجایب روزگار اینکه ما لحظه سال تحویل هم خونمون رو هواست!! و بعدش!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی