ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

بی خیالی...

سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۵۳ ب.ظ

عاشق بازی های علی و زینبم

گاهی وقتا بدون اینکه متوجه بشن، میشینم و فارغ از هیاهوی دنیا، مدتها تماشاشون میکنم و لذت میبرم ازینکه اینقدر توی نگاهشون زندگی جریان داره...

مامان میشن، بابا میشن، بچه میشن

مریض میشن، سوزن میره تو دلشون، میرن دکتر و سریع خوب میشن...

آتش نشان میشن و میرن به همدیگه کمک میکنن

برا هم جایزه میخرن و از جایزه های خیالی همدیگه ذوق زده میشن و جیغ میزنن...

روضه میگیرن و سینه زنی میکنن و آخر مجلس باندها رو جمع میکنن می ذارن پشت ماشین و میبرن انبار...

سر هم داد میزنن و سریع از دل هم در میارن...

از ته دل به یه چیز الکی میخندن و شوخی میکنن...

میتونن تصور خوشبختی کنن، تصور چیزایی که واقعا نیست، ولی وانمود میکنن که هست...


چقدر شادی بچه ها واقعیه، درحالیکه دنیاشون الکیه

و ما آدم بزرگا چقدر شادیامون الکیه، درحالیکه دنیامون واقعیه



پ.ن۱: زینب دخترخاله علیه که تقریبا با خودش همسنه
پ.ن۲: بقول نادرابراهیمی بزرگ، آه که در کودکی چه بی خیالی بیمه کننده ای ست... و چه نترسیدنی از فردا...
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۶)

  • حاج‌خانوم ⠀
  • سلام

    و ما الحیوة الدنیا الا لعب و لهو...

    ما دنیا رو زیادی جدی گرفتیم، همین! اصلش همونه... بازیه همه‌اش...

    یه لحطه فکر کردم علی، خواهردارشده،😉

    پاسخ:
    خیلی مونده تا اون آیه رو بفهمیم
    + حالا خواهر دارم بشه، ینی به این سرعت به سن بازی با علی میرسه عایا؟؟

    سلام :)

    از نظر روانی به یه همچین دوره ای از زندگی نیازمندم :(

    پاسخ:
    سلام

    واقعا!
    و دیگه این غل و زنجیرا نمیذاره اون بی خیالی برگرده
  • حاج‌خانوم ⠀
  • فقط یک لحظه بود، در حد دو خط اول!😅

    هی....

     

    خدا نگهشون داره :`)

    وقتی همو میبینن چقدر با حاله!

    همچین همو بغل میکنن که

    اوه

    انگار چندساله همو ندیدن...

    .

    .

    یه اوسایی داشتیم

    میگفت برا محبت کردن وبخشیدن

    آدم باید بچه بشه.

    یه مدت تو که باهم بودیم تو خودمون مد کرده بود

    که وقتی همو دیدم بلا استثنا باید همدیگه رو بغل میکردیم.

    میگفت باید رقت قلبت برا اهل بیت بجایی برسه که مثلا وقتی تو آدرست

    میدون امام حسین هست بی تفاوت ازش رد نشی...

    سلام مومن. جزاکم الله خیرا

     

    ایام را صمیمانه تسلیت عرض می کنم

     

     

    عارضم خدمت شما که یه بزرگی می گفت یا در جائی می خوندم، یادم نیست، اما مطلبش این بود که بچه ها، فارغ از دنیا، خوشند چون اطمینان کامل دارند به روزی دهنده شون که همون پدر و مادرشون هستند...

    ما اطمینانمون کمه که اینطور تو سر و مغز خودمون می زنیم....

     

     

     

     

    خدا شهیدتون کنه به حق حضرت ابوتراب

    یا علی

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی