من اگه بخوام میازارم موری که دانه کش است، نه تنها مورها میان تخم چشمامونو از تو کاسه سرمون کول میگیرن و میرن، بلکه همه زار و زندگی رو، از تخت و کمد و اجاق گاز و غیره و کذا رو هم باید از دم لونه شون نجات بدیم!!!
آخه چرا همچین شعری سرودی علیه الرحمه؟؟
فقط میخواستی ما رو عذاب وجدان بدی؟
اگه زن خودتم هر روز، روی اجاز گاز رو که نگاه میکرد چشماش سیاهی میرفت از مورچه، فقط به خاطر اینکه یه دونه برنج از تو قابلمه ش افتاده رو صفحه اجاق گاز، بازهم میگفتی میازار موری که دانه کش است؟؟
اصلا میخوام بدونم شاعر مورچه ها براشون نمیسرایه که میازار آدم بدبختی که صبح تا شب باید آشغال مورچه جمع کنه؟؟!!!
پ.ن: امضا از طرف کسی که از دست مورچه ها فقط شکایتشو به خدا میبره :((((((
پ.ن2: قسم میخورم از روزی که حضرت آقا بلند تو آشپزخونه گفت که کاری با اکوسیستم مورچه ها نداشته باش، اینا به طور تصاعدی، جمعیتشون زیاد شد!! اصلا ده برابر شدن!
بهش میگم آخه مرد!! این چه حرفیه که میزنی جلو مورچه ها؟ فکر میکنی مورچه ها نمیفهمن؟
اینا کسانی هستن که به لشگر حضرت سلیمان گفتن بیشعور!!!! یعنی اینا شعور ندارن؟؟