ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

دوستانی بهتر از آب روان...

پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۵۲ ق.ظ

میگن یکی از بالاترین لذتهای بهشت، دیدار مومنان با همدیگه است. 

تو چندتا آیه از قرآن داریم که "علی سررٍ متقابلین" یا "علی سررٍ مصفوفه" 

: بهشتیان روی تختهایی روبروی هم میشینن...

اصلا انگار نگاه به هم میکنن و کیف میکنن. فقط ذات همین نگاه کردن خودش یکی از لذتهای بزرگ بهشته. صحبت کردن باهم که دیگه لذت بالاتره

 

یه وجه نازلتر همین موضوع هم توی دنیا هست. برای دیدار مومنان هم چنین لذتی وجود داره. و همینه که ما آدما وقتی کسی رو دوست داریم، دلمون برا هم تنگ میشه و میخایم زود به زود همدیگه رو ببینیم.

مثلا بعد از حدود یک سال که از آخرین تماس رفیقت میگذره، و تو مدام به خودت گفتی امروز دیگه زنگ میزنی به عاطفه و حالشو میپرسی! و نمیرسی زنگ بزنی...

یک ماه بعد رو تخته وایت بردت مینویسی: "زنگ به عاطفه" و باز نمیرسی

دوماه بعد یادآور میزنی تو گوشی: "زنگ به عاطفه حتما حتما" و باز ... 

آخرش بعد از یکسال پیامش میدی که کجایی دختر! دلتنگتم. بچه ت خواب که نیست زنگت بزنم.

و اون خودش سریع زنگ میزنه.

و انقدر ذوق کرده از شنیدن صدات که انگار دنیا رو بهش دادن. نمیتونه ذوقش رو از پشت گوشی پنهان کنه...

 

میگی: چطوری عاطفه؟ 

میگه: الهی قربونت برمممم

 

-خوبی؟ پسر گلت خوبه؟

-الهی فدات بشم سادات!

 

-خب بسه دیگه انقدر قربون صدقه من نرو! بیا ببینمت

-چشم عزیزدلم قربونت برم :| :| :| 

 

-قربون عمت بری!

-  :))))) فدات بشم من...

 


پ.ن1: عاطفه رو خیلی دوست دارم. فقط به خاطر دل پاک و زلالش... شاید از خیلی نظرها باهم تفاهم نداشته باشیم ولی انقدر زلاله که دلم نمیاد همچین رفیق پاکی رو از دست بدم. قدر رفاقتامونو داشته باشیم

 

پ.ن2:وقتی دیدار یه رفیق عادی همچین شعفی به آدم میده، دیگه ببینید وقتی تو بهشت جمال زیبای حضرات معصومین، پیامبر خوبی ها، امیرالمومنین و اولادشونو ببینیم چطوری میشیم! اصلا گلوله انرژی و نور میشیم :) ان شالله 

 

  • موافقین ۶ مخالفین ۱
  • ۹۸/۰۶/۲۸
  • ۴۰۴ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۲۲)

  • دچارِ فیش‌نگار
  • @میرزا

    چرا میای از اون کامنتا میذاری توی سایه که دوستان مجبور بشن زنگ بزنن به دوستای قربان صدقه رونده شون؟

    پاسخ:
    عاقا خوبه ما نوشتیم یه ساله میخایم به این رفیق زنگ بزنیم!! 

    شکر خدا انقدر کسی داریم قربون صدقه مون بره! :|

    خدا شانس بده والااااا 

    از این رفیقا به ماهم بده خدا خوبه :)))

    عاطفه امینی نسب؟؟؟

    پاسخ:
    تو که یه دونه خوبشو داری خودت!!! یار در خانه و تو گرد جهان میگردی؟؟ :))

    نه این عاطفه از دوستان دبیرستانیست. 

    سلام

    اخ گفتین، دیدن مومنین واقعا فرح بخشه...

    یه استاد دارم که معمولا باهاشون مشورت می کنم، اما بیشتر تلفنی... روم هم نمیشه سرمو بندازم پایین برم خونه اشون، یه شب تو حرم دیدمشون انقده خوش حال شدم! الانم روزشماری میکنم روضه بگذارن به بهونه ی روضه برم پیششون...

    تازه چون همه چیمو می دونند، گاهی خجالت می کشم یه چی بپرسن بعد بهم تشر بزنند که چرا فلان جور کردی... اما می ارزه بازم!

    پاسخ:
    سلام
    هرچی طرف مومن تر و پاک تر باشه، انگار آدم نشاط آدم موقع دیدنش بیشتر میشه
    ماهم ازین استادا داشتیم. متاسفانه شهر دیگه ای هستند. ولی بازم گاهی که جلسه میذارن همه تلاشم رو میکنم که به جلسه شون برسم :)

    گفتین معصومین علیهم السلام ... هر موقع عکسای حضرت آقا رو میبینم، مخصوصا خنده های قشنگشون رو، می گم ببین آقا جانمون چه دلبری هستن، چقده نور میباره از وجودشون... و حسرت اینکه محرومیم!

    پاسخ:
    :)
    تازه حضرت آقا که خودشون از پیروان اون انوار هستند. 
    دیگه خودشون ببینید چی میشن!! 
    ماها از درک عظمتشون قاصریم

    داریم ولی هیچ وقت ابراز علاقه نکرد به زنگ زدن:)))) به این شدت توجه کردی ماهمش باهم چت میکنیم اصلا تلفنی حرف نمیزنیم

    پاسخ:
    خب بعضیا درون گران :))))

    آره. از شنیدن صدای نشاط آور من محرومی موتواسفانه!

    اصلا حدیث داریم نگاه به چهره دوست مومن عبادته

    البته اینجا صحبت تلفنی بوده،ولی خب مهم نیته...

    پاسخ:
    شاید اگه اون موقعا تلفن اختراع شده بود میفرمودن شنیدن صدای مومن از پشت گوشی هم عبادته!

    الان خودش درونگراست یا رفیقش در هر صورت حسادتمان شد باید بگردیم یه رفیق پیدا کنیم یه پست بگذاره بگه میخواستم صداش رو بشنفم:))))

    پاسخ:
    فک کن تو چقد عزیزی که من برا دیدنت تا اصفهان میام! در صورتی که برای دیدن عاطفه تا دوتا خیابون اونطرف تر نمیرم!!!

    وی سپس کشکولش را به دست گرفت و عصازنان در افق محو شد!

    خب خوب شد همین رو میخواستم بشنفم :))))) هدف پلیدم اعتراف کشیدن بود 

     

    پاسخ:
    خب الهی شکر!!! 

    اصلا رفیق خوب اونه که آدم رو به چالش بکشه!

    سلام انقدر تو این 13-12 سال درگیرِ خودم بودم که واقعا بدونِ غُلُو، هیچ دوستی رو به خاطر نمیارم. نه رفت و آمدی. نه سلام و علیکی نه...

    هشتم محرم تو صحن امامزاده ای که اینجاست یه کسی رو دیدم که سلام خیلی گرمی کرد.

    گفتم تو محسن هستی؟ گفت نه. خجالت هم نکشیدم و گفتم کی هستی؟ گفت مسخره میکنی؟ گفتم واقعا یادم نمیاد تو رو.

    گفت یعقوبم؟(خیلی گستاخم نه؟)

    یه کم فکر کردم و یادم نیومد و رفتم بوسیدمش و گفتم ببخشید تو رو یادم نیومد. موقع رفتن بیشتر از 5-6 بار برگشت با نگرانی نگام کردD:

    خوش به حالتون

    پاسخ:
    سلام. 
    البته من ویژگی های شما رو نمیدونم. ولی من آدمی بودم که در مجردی در حد لاتای پامنار رفیق باز بودم! انقدر مسافرت میرفتم که بهم میگفتن مارکوپولو! بعد حالا تبدیل شدم به همچین آدمی که سالی یه بارم از رفیقام خبر نمیگیرم!

    بعضیا کلا رفیق باز نیستن. مثلا آبجی من میگه تا وقتی که خواهر دارم، چه نیازی به رفیق دارم؟! 
    ولی من میگم خواهر خیلی خوبه، ولی آدم رفیقم میخاد
  • دچارِ فیش‌نگار
  • خوب کافیه قانع شد :)

    پاسخ:
    ترسم اینه که قانع نشده باشه!!
  • کاکتوسِ خسته
  • اینکه وقتی پیامش رو ببینی از شدت ذوق اشک شوق جمع بشه در چشمات از نشانه های دوست خوبه؟

    پاسخ:
    اینی که فرمودید از نشانه های دوست جون جونیه. کسی که واقعا تو دل نشسته

    از اولشم قانع بودم من ولی خب به حکم لیطمئن قلبی بود 

     

    .پرسید که دوستم نداری؟

    گفتم چه شد آن یقین و ایمان؟!

     

    خندید: لیطمئن قلبی!

    خندیدم: پس به حکم قرآن...

     

    برخیز بیا ببُر سرم را

    آنگاه به آتشم بسوزان

     

    خاکستر تازه ی مرا بعد

    بر قله ی چار کوه بنشان

     

    آن گاه مرا بخوان دوباره

    تا بازآید به قالبم جان

     

    تا باز آیم دوان به سویت

    تا باز آید به جانت ایمان!

     

     

    البتع در این حد نیازی نیست یهووو یاد این شعر افتادم 

     

    پاسخ:
    اوه اوه
    جوگیر نشی ما رو بکشی بسوزونی خاکسترمونو به باد بدی ها!! 
    یه چیزی گفتیم حالا
  • دچارِ فیش‌نگار
  • بابا یه پست هم درباره ایشون بنویسید کچلمون کرد!!

    پاسخ:
    درباره ایشون خدا باید پست بنویسه! زبان ماها قاصره!!
  • دچارِ فیش‌نگار
  • :))))))

    پاسخ:
    وقتی میخندید مواظب ماهیتابه های اطرافتونم باشید!
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

    رفیق اگه واقعن رفیق باشه از برادر/خواهر هم نزدیکتره هم بدردبخورتر

     

    و خدارو شکر یکی دوتا ازین مدل رفیقا دارم که همشهریتونن

    با همون لههههجه غلییییظ کاشونی

    پاسخ:
    سلام
    آره خدایی خیلی رفیق خوب خوبه، البته نظر من اینه که هیچکس مث خانواده نمیشه

    +جدی؟ کاشونیا همشون بامرامن! 
    اوه سقف سوراخ شد!

    بعضی دردا دواش عوض کردن شامپوست نه پست گذاشتن یکی برا یکی دیگه :دی

    پاسخ:
    خصومت شخصی داری باچه کسی؟؟
    اسم بده جنازه بگیر

    بله خواستم بگم بله کاشونیا خیلللللی خوبن... البته منم با دو نفرشون هم کلام شدن آدمهای بسیار خوبی هستند... البته اگر شمارو  هم حساب کنم میشه سه تا دوست کاشانی:)) 

    پاسخ:
    قربان شما
    نه بابا انقدرام خوب نیستیم :))

    سلام :)

    آخی ^-^

    ان شاءالله از این دوستای خوب مثل عاطفه خانوم زیاد دورتون باشه :))

    پاسخ:
    سلام
    ان شالله همچنین برای شما

    عاطفه فقط قربون صدقه میره! از وقتی هردومون بچه دار شدیم خیلی کم به هم سر میزنیم

    بسم الله

    سلام

    عجب قندی آب کرد تو دلم اون پی نوشت دوم

    اگر این است تاثیر شنیدن ...

    ان شاء الله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

    پاسخ:
    سلام
    خدا رو شکر
    عجب قندیه دیدار یار!

    مشهد که رفتیم با خودم گفتم دوسه بار اول تو صحن ها و رواق ها میشینم، صاف سرمو نمی اندازم برم طرف ضریح

    یه کم که لطیف شدم میرم

    به جرات میتونم بگم دفعه دوم ، سوم با اینکه رواق کنار روضه بودیم از همون فاصله کم هم قلبم داشت از جا کنده میشد

    فکیف اصبر علی فراقک...

     

     

    +خدا بهتون ببخشه این دوستان خوب رو

    پاسخ:
    ببین چقد ماها پوستمون کلفته که اینهمه ساله از امام زمانمون دوریم و هنوز زنده ایم!

    سلام. کار خوبی کردی.

    خوب از دیدار دوستانه با عاطفه کمی بنویس.ممنون

    پاسخ:
    سلام

    چشم ان شالله ببینمش!
  • قاسم صفایی نژاد
  • یه ذره مکالمه‌های تلفنی کوتاه‌تر بشه، میشه سالی چند بار هم زنگ زد. از بس مکالمه طول می‌کشه هی میگید وقت نشد و میذارید یه روز دیگه.

    پاسخ:
    فرمایشتون درسته، ولی من کلا مکالماتم کوتاهه، یعنی درکل آدم پرحرفی نیستم.
    فقط با آبجیام بیست سی دقیقه ای حرف میزنم! اونم دیگه مسئله مورد بحث زیاده نمیشه کمترش کرد!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی