ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

گچ آبی

يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۳۵ ق.ظ

تصمیم داشتم بیام و از خاطرات سفر کربلا بگم، از ابوجعفر، از دریاچه ی توی حیاطش! از ابوعلی، از خود علی، وقتی سر مرز برای چند ثانیه گم شد!

ولی انگار تقدیر اینجوری رقم خورد که بیام و از دست گچ گرفته ی علی بگم! ازین که چطور بخاطر کنجکاوی برای پیداکردن مهرها، چهارتا کشو چوبی فوق سنگین رو به انضمام چرخ خیاطی و اتو، روی خودش انداخت و فقط خدای حسین بود که بچمونو دوباره بهمون برگردوند و خیلی بهمون رحم کرد که فقط استخون کوچولوی دستش ترک برداشت و به یه گچ آبی ختم شد.

خیلی عجیبه که گاهی وقتا بعضی چیزا به آدم الهام میشه و من از صبح انگار یکی دم گوشم مدام میخوند که این کشوها امروز میفته زمین! درحالی که بازی کردن با مهرهای داخل این کشو، کار هرروزه ی پسر ماست.هیچ وقت اینجور احساس خطر نمیکردم، چندبار بچه رو از کشو دور کردم، ولی انگار بعضی اتفاقا باید و حتما باید بیفته!

  • موافقین ۹ مخالفین ۲
  • ۹۸/۰۷/۲۸
  • ۲۳۲ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۱۶)

  • دختـرِ بی بی
  • والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین...

    پاسخ:
    سلام
    اتفاقا دقیقا قبل ازینکه این اتفاق بیفته نگاهی به علی کردم و همین آیه رو خوندم. و مطمئنم همین آیه بلای بزرگ رو از بچه دور کرده

    سلام

    خدا چقدر رحم کرده، شکر خدا که بخیر گذشت

    اما اینجور موقع که دلت آشوبه فوری یه صدقه بگذار و آیت الکرسی بخون خواهر جان

     

    پاسخ:
    سلام 
    واقعا خدا خیلی به هممون رحم کرد
    چشم حتما
  • میرزا مهدی
  • سلام باید به نشانه ها اهمیت بدید. نشانه ها مهم هستند. به نوعی الهام هستند. یه سری الهام ها رو اگر در نظر نگیری، نتیجه ش میشه یه همچین گچ آبی ای..... نشانه ها رو ببین. خدا علی رو براتون حفظ کنه....زیارتش هم قبول... 

    پاسخ:
    سلام
    گاهی وقتا میگم نکنه القای شیطان باشه که ندای اتفاق بد رو میده، واسه همین خیلی توجه نمیکنم
    ممنون،زیارت شماهم قبول
  • دچارِ فیش‌نگار
  • عجبا!

    چرا به الهام بی توجهی میکنید آخه؟ :)

    پاسخ:
    سلام
    نتیجه ی بی توجهی به الهام خانم!
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • ای جان.

    بلا دور باشه ازش ان شاءالله

    خدا حفظش کنه.

     

    پاسخ:
    ممنون:)
    خدا شما رو هم حفظ کنه
  • آشنای غریب
  • شما مادرین و حتما تجربه کردین.

    من شنیدم بچه وقتی گشنه ش میشه ،مادر ها ناخود آگاه گشنگی اش را احساس می کنند.

     

    حالا ماجرای کشو ها هم احتمالا به حس مادرانه برمیگرده

    پاسخ:
    بله، قطعا همونه،
    خیلی وقتا ازم دور هم که باشه بعضی چیزا رو ازش حس میکنم
  • عباس زاده
  • سلام

    زیارت ها قبول باشه

    ممنون از لطفتون

     

    طبیعت بچه هاست

    خداروشکر که بخیر شده

    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    بله اتفاقا دیشب یکی میگفت عیب نداره همه بچه ها یه بار دستشون شکسته و گچ گرفتن!
  • بانوی عاشق
  • خدا نگهداره بچه ها باشه

    ان شالله زودی دستش خوب بشه عزیزم

    غصه نخوی یوقت که منم غصه م میشه ها

    قوی باشین باهم

    پاسخ:
    ان شالله عزیزم،بدعای شما

    خدا رو شکر حالش خوبه،فقط شیطونیاشو مجبوره یه دسته انجام بده :))
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

     

    عجب!

    ان شاالله بلا دور باشه.

    ناراحت شدیم...

    پاسخ:
    سلام
    ممنون، بلا از خانواده شماهم دورباشه ان شالله
  • آقای گوارا
  • بلا به دور باشه ان شاالله

    دیر نشده دفعه بعد بیاین بگین

    پاسخ:
    ان شالله در پستهای کوتاه میخام بهشون اشاره کنم
  • عباس زاده
  • شاید

    بچه‌های ما هم خداروشکر دستشون نشکسته اما هر بلایی سرشون اومده

     

    خدا حفظشون کنه فقط

    پاسخ:
    پسر ما ازین منظر به داییش رفته، همش در حال یه بلایی سر خودش آوردنه!
  • مرضیه مهدوی فر
  • زیارتتون قبول عزیزم

    ان شاالله گل پسر زودخوب بشه و بلا ازش دور باشه همیشه

    پاسخ:
    ممنونم:)
    خدا خانواده شمارو هم حفظ کنه
  • خانوم میم
  • سلاام

    آخیییی عزیززممم الهیییی :((((

    منم گاهی انگار واسه یه چیزی نگران میشم 

    آدم اینجور وقتا باید صدقه بده هرچند تقریبا همیشه خودم حواسم نیس و صدقه یادم میره

    خداروشکر که اتفاق بدتری نیوفتاد

    ان شاءالله زوده زود خوب شه :(((

    پاسخ:
    سلام
    دیدی چه حس عجیبیه؟ هی میخای کتمانش کنی، نمیشه

    سلام مومن. جزاکم الله خیرا

     

    عرض کنم که بنده هم در بچگی، کتفم شکست...نتیجه بالا رفتن از کمد(لبخند)

    یادمه کلاس اول بودم و امتحانات آخر سال بود...

    اون موقع ها باید زیرانداز می بردیم مدرسه تا موقع امتحان، بتونیم روی زمین، راحت بشینیم...

    منتهی بنده به خاطر اتفاقی که برام افتاده بود و با همون دست داغون، افتان و خیزان می نوشتم، مسئولین گفتند بیا و روی صندلی بشین...اصلا انگار تخت پادشاهی بود(لبخند)

     

    خدا این فسقلی شما را هم حفظ کنه...

    بچه ها باید بالاخره تجربه کسب کنند...این اتفاقات هم خواه ناخواه میفته...

     

    عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب

    یا علی

    پاسخ:
    بله شیطنت پسرا طبق آمار خودم هزارو پونصد درصد دختراس!
    خدا خیلی مواظبتونه که به سن جوونی میرسید ها
  • آقای ‌‌میم
  • سلام

    خدا رو شکر که به خیر گذشته

    پاسخ:
    سلام
    ان شالله بلا از تنتون دور باشه
  • سید مقدام حیدری
  • سلام

    خدا علی کوچولوتون رو از شر بلاها حفظ کنه 

    زیارتتون قبول

    پاسخ:
    سلام
    متشکرم از دعای خیرتون
    خدا خانواده شماروهم حفظ کنه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی