ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

خواستگاری با اعمال شاقّه!

سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۲۶ ق.ظ

این روزا که میریم دنبال خونه، احساس خواستگارایی بهم دست میده که میرن خونه های مردم، یه نیگا به قد و بالای دختره میندازن، یه نیگا به شیرآلات خونه، یه نیگا به مدرک تحصیلیش، یه نیگا به اتاق خواب و کمدیاش، یه نیگا به وضع مالی پدره و اینکه آیا پسرشونو ساپورت خواهدکرد یا نه، یه نیگا به کابینت‌های آشپزخونه! 

آخر سرم لب و لوچه شون رو کج و کوله میکنن و هیچی نمیخورن، ینی که ما نپسندیدیم!


واقعا نمی‌دونم چی در حکمت خدا نهفته ست، که این اتفاقات برای قضیه خونه اجاره کردن ما میفته!

بارها شده که مورد بسیار خوب و شیک و قیمت باورنکردنی (باورنکردنی ارزون!) بهمون پیشنهاد شده و همچین که زنگ زدیم گفتن همین دیشب اجاره رفته! حتی مورد داشتیم که طرف گفت عصر بیاید ببینید خونه رو، بعد پیام داده که اجاره رفت!!

و این آخری که پسندمون شده، منتها قیمتش بالاست، و ما پذیرفتیم که به هزار در بزنیم تا پول رو جور کنیم، منتها مستاجر کنونی تاعید مهلت گرفته که بمونه!

در مورد اینکه حکمت خدا و مصلحتش قراره چی رو برامون رقم بزنه، هیچ نظری نمیتونم بدم، فقط این رو می‌دونم که دلم روشنه به خیرخواهی خدا، و مادریِ حضرت زهرا (سلام الله) 

پس مثل زلف پریشان یار، خودمون رو رها میکنیم در باد، و می‌سپاریم به حضرت الله... تا چه خیری برامون پیش بیاره...


ربِّ انّی اما انزلت الیّ من خیرٍ فقیر...



پ.ن. چی شده که بعضی مردم اینجور مثل گرگ افتادن به جون هم؟ هرکی هر قیمتی میخاد می‌ذاره رو خونه ش...جاهایی رو دیدیم که در حد فحش هم نمی ارزید، طرف میخواست سی میلیون بابت رهنش پول بگیره :/  و در پاره ای از موارد، واقعا آدم به این نتیجه میرسه که طرف صنعتی و سنتی رو باهم زده که همچین قیمتی رو مرغدونیش گذاشته! رحم و شفقت از دل مردم رفته، ما که شکر خدا دستمون به یه حقوقی میرسه، بیچاره اونی که نداره، خدا به دادش برسه...


  • موافقین ۹ مخالفین ۱
  • ۹۸/۱۱/۰۸
  • ۱۵۴ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۱۴)

  • آقای گوارا
  • ان شاالله که یه خونه ی خوب گیرتون بیاد ....

    پاسخ:
    با دعای شما
    شماها که نزدیک امام رضایید برامون بخواید

    مَثَل اون پسری که میره خواستگاری دختر و همین که مهرش به دلش میشینه، میفهمه ای دل غافل عروسش کردن :|

     

     

    خدا انصاف بده به همه مون

    پاسخ:
    آره دقیقا همون احساس غربت و خسران بهم دست میده، البته بدون شکست عشقی!
  • دچارِ فیش‌نگار
  • واقعا

    خدا به دادش برسه رو میگم...

    پاسخ:
    چی میکشه اونی که نداره؟

    ان شاالله خونه خوب گیرتون بیاد 

     

    پاسخ:
    با تمام وجود میگم ان شالله
  • دچارِ فیش‌نگار
  • هیچی

    پاسخ:
    مگه میشه؟ 

    ینی تو کوچه میخوابن؟
  • دچارِ فیش‌نگار
  • نه

    اونا هم زندگیشون میگذره

    ولی خیالشون راحت نیست که حقوقی هست

    پاسخ:
    خدا برا همه بسازه
  • دچارِ فیش‌نگار
  • هوم. میسازه

    پاسخ:
    چرا اینجوری نظرات شما؟ 
    آدم نمیدونه هی چی بگه!
  • میرزا مهدی
  • مرسی که دعامون کردی :)

    پاسخ:
    خواهش میکنم
    یعنی شما راه به حقوق نمیبرین؟

    مااگه خدا بخواد قراره بعد عید بریم ازین خونه ای  که شهریور اومدیم..از الان حالم بد میشه به دنبال خونه گشتن که فکر میکنم!

    خدا خودش کمکمون کنه و به همهمون انصاف و صبر بده

    پاسخ:
    وای چقدر سخته دنبال خونه گشتن

    خدا توانتون بده ان شاللع

    چرا می‌خواین برین ازینجا؟ راه نداره تمدید کنید؟
  • دچارِ فیش‌نگار
  • آزادی بیانه دیگه

    پاسخ:
    راحت باشید
  • دچارِ فیش‌نگار
  • باشه شما هم ناراحت نباشید

    پاسخ:
    نه،من اتفاقا خوشحالم آمار نظرات وبلاگم بالا می‌ره!
  • دچارِ فیش‌نگار
  • دلتون رو به این چیزا خوش نکنید

    آمارو میگم :)

    پاسخ:
     ما هنوز امید داریم بیان وبلاگهای برتر رو انتخاب کنه! 
    پس دلمون به آمار خوشه!!
  • دچارِ فیش‌نگار
  • جای من برا شما

    پاسخ:
    ما نون بازومونو میخوریم!

    موعدمون تا شهریور ۹۹ اما خونه همکفه اصلا نور نداره و از محل کارمون خیلی دور...مجبور بودیم این خونه رو بگیریم.۲ ماه میگشتیم اصلا پیدا نمیشد خونه مناسب با شرایطمون...

    خلاصه که واقعا درکتون میکنم

     

     

    پاسخ:
    ان شالله خدا کمکتون کنه. به نظرم تو فصل جابجایی یعنی خرداد برید دنبال خونه. شهریور دیگه همه خونه ها اجاره رفته
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی