ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

سیبیلوهای آنارشیست

دوشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۳۴ ق.ظ

پسرک ما بکی از پیروان سرسخت مکتب آنارشیسمه....یعنی نظم رو مخشه!

 همه چیز توی خونه، اعم از اسباب بازی ها، قابلمه ها، کتابا، دستمال آشپزخونه ها، رخت و لباسا و خلاصه همه چیز، باید و حتما باید ریخته پاش باشه، وگرنه نظم فکریش بهم میخوره!

و این میشه که خونه تمیز کردنِ من نه تنها چندین ساعت طول میکشه، بلکه مصداق بارز آب در هاون کوبیدنه

مثلا من میرم سراغ قابلمه ها، وی برسر زنان و جیغ کشان میدوه سمتم و میگه آبلاااا، یعنی قابلمه ی منو دست نزن! 

قابلمه رو ول میکنم میرم سراغ عروسکا، قابلمه رو پرت میکنه و میدوه میگه نی نی!

نی نی ها رو دور میندازم، میام سراغ کتابا! مث قرقی خودشو میرسونه و میگه عدیسی (یعنی کتاب نی نی عسلی منو رد کن بیاد)

و این دومینو تا ساعاتی همینطور ادامه داره تا بالاخره یکیمون خسته بشه و وا بده!

و همچنین همین خصلت آنارشیستیه که باعث میشه نصف شب که میرم سراغ یخچال، یهو پام بره روی کرمِ کوکیِ رنگی، و ناگهان انرژی پتانسیلِ ذخیره شده در کوکش تبدیل به انرژی جنبشی بشه و صدای جیرجیرش دربیاد و همزمان انرژیِ پتاسیلِ بخشِ دردِ مغز من تبدیل به جیغ بنفشِ فروخورده در گلو بشه... 

راستش من از وقتی علی رو دیدم، به ریخت و پاش حضرت آقا گیر نمیدم، چون به این نتیجه رسیدم که این مردا، از بندِ قنداق شلخته و نامرتبن! دست خودشونم نیست :|

  • موافقین ۸ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۲/۰۸
  • ۱۷۸ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۱۵)

میگم خوش به حاال زن علی اینقدر شوهرش به قابلمه علاقه داره حتما در آینده عین باباش نمیشه :)))) یه کاری میکنه تو خونه 

این پیام من رو میتونی به حضرت اقا برسونی هم چنان که قبلا رسوندی:)))

پاسخ:
:)))
اتفاقا مامانم امشب میگفت علی درآینده حتما آشپز میشه
ولی اگه با همین فرمون بره جلو، زنش از ریخت و پاشش تیمارستانی میشه :)))
بابا این مردا خودشونم قبول دارن همه این حرفا رو

چه میدونم گفتم شاید پیام من چون چنگ رودکی بر امیر سامانی  اثر گذاشت و پابرهنه تا اشپزخانه عزیمت نمود و ظرف های افطار را شست 

پاسخ:
چنگ رودکی اگه میخواست اثر بذاره که تا حالا اثر کرده بود!

البته از حق نگذریم گاهی هم دستی بر آب میزنه بنده خدا ؛)

مشکل از چنگ رودکی نیست خیلی هم چنگش خوبه قبلا یادمه یه بار اثر گذاشت دراز نشست رفت:))))  مشکل از  امیر سامانیه   دیگه اثر پذیر نیست 

پاسخ:
این امیر سامانی دیگه دستمونو خونده :))
فهمیده هربار چه نقشه جدیدی براش میکشیم، دیگه تحت تاثیر چنگ واقع نمیشه!

:)) منم موافقم پسرا شلخته ترند تا دخترا

یه کاری کنید یه شب که علی خوابید یه سری وسایل رو قایم کنید مثلا همه عروسکارو جمع کنید بزارید فقط با قابلمه و کتاب مثلا یه یک هفته ای سر بکنه

هفته بعد هم اون عروسکا سورپرایز براش هم می تونید مثلا کتاب رو باز یه مدت از دست رس خارج کنید.

اینجوری شاید مرحمی بشه برای خونه مرتب داشتن:))

 

×البته قابلمه هارو نمیشه از دسترس خارج کرد چون به هر حال همیشه جلو چشم 

پاسخ:
باورکن برکه! حاضرم همه خونه م ریخت و پاش باشه، ولی علی غرغر نکنه! انقدری که از غرغر بچه بدم میاد از شلختگیش بدم نمیاد :|

حالم از سبیل به هم می خوره 

 

 

 

کرم واسه علی؟ اندازه ا‌ش چقدریه؟ کوکش جدا نشه یه وقت 

پاسخ:
چه تفاهمی! منم از سیبیل بدم میاد

http://ptoys.hamvar.ir/userimages/uhbxupna3m.jpg
دقیقا همین ایشونه

نشکنه خیر سرش :|

خخخ خدمت سبو باید بگم من هم تو بچگی خیلی به قابلمه و ظروف علاقه داشتم ولی الان فقط تخم مرغ بلدم درست کنم :)))

پاسخ:
ای بابا! نگید خب اینا رو به من!

پس من دیگه با چه امیدی قابلمه بدم دستش؟! :|

دنیای عجیبی دارن بچه ها، راهش یکی دیگس، مثل آب رو آتیش می مونه وقتی حداقل دو تا بشن :)

پاسخ:
که اونوقت دوتایی بریز و بپاش کنن؟!
  • رفیقِ نیمه راه
  • آره آره ^_^

    من وقتی میخوام درس بخونم به اندازه یه اتاق 12 متری کتاب رو زمین پخش میشه 😁😅😁😅
    همه همینجورین مگر اینکه برن سربازی یا برن ارتش -_-

    پاسخ:
    یعنی میگید دوتاشونو بفرستم سربازی؟؟

    یاد یه خاطره ای افتادم یه بار خونه ریحان دعوت بودم  ریحان  میخواست شوهرش جلو من توی رودربایستی پا بشه یه کاری بکنه:))  بعد غذا رفتم ظرفا رو جمع کنم ریحان چشمک زد بهم گفت نه تو دست نزن الان آقامون ظرفا رو میاره داخل آقاشونم در کمااال راحتی  رفت به مبل تگیه داد و کنترل رو برداشت گفت ریحان جان هر روز که من کمک میکنم امروز خستم درک کن 

    من پوکیدم از خنده  همونجااا به ریحان گفتم نقشت نگرفت......


    @رهاام

    خب پس کلا  رد شد یه مثال نقضش پیدا شد :))))

    پاسخ:
    حالا فکر کرده شوهر در مقابل تو معذب میشه و میره تو رو داوایسی؟؟!

    اون هرروز کمک میکنمش جالب بوده :))))

    @منو بگو که با چه امیدی سرویس قابلمه م رو از بین بردم!

    سلام :) 

    آخییی ای جانم هزار ماشاءالله

    ببینم شما عروس نمیخواید :))) ؟

    سن که یه عدده خخخخ من عروستون بشم فکر کنم خوشبخت بشیم با علی

    نه من از اون دخترای مرتب و منظمم نه علی 

    تفاهم داریم😂😂😂

    پاسخ:
    سلام
    یعنی تو شوهر شلخته و بریز بپاش کن دوست داری؟؟!
    جل الخالق

    من ازون مادرشوهرای سسسخخختت گیرم هااااا
    فکراتو خوب بکن

    کاملا درک میکنم دخترک ما هم چندروزیه به اکتشاف کابینت ها و کمدها و هر شی در داری دست یافته و علاوه بر بیرون ریختن شون، در ها رو هم باز نگه میذاره. مثلا میرم مرتب کنم میاد پشت سرم در کمد باز کنه :| حتی عروسکاش هم براش میچینم کنار هم حمله ور میشه و متفرق شون میکنه :)) هیچ علاقه ای به نظم نداره -_-

    پاسخ:
    تو یه سن خاصی البته همه ی بچه ها اینجوری هستن. منتها پسرا خیلی بیشتر از دخترا این سنشون طول میکشه!!! چیزی در حدود پنجاه شصت سال :|


    @خانم میم میگم که به نظرم اصلا به علی فکر نکنید به تحمل مادر شوهر غرغرو نمی ارزه سخت گیر بد اخلاق تازه هر روز میگه باید یخ بشکنی و مس بسابی و اینااااا

    من وظیفمه بگم خودت رو تو هچل نندازی 

     

    پاسخ:
    آهای! تبلیغ سوء در مورد من نکن!! خیلی هم مادرشوهر ماهی هستم! 
    دیگه شوهر به این خوبی میخواد مس هم نسابه؟ یخ هم نشکنه؟؟ مگه میشه؟ مگه داریم؟؟

    تا به امروز امیدوارم بودم داداشم منظم بشن ! باخوندن این پست قطع امید کردم

     

    اینا خوب نمیشن:) 

     

     

    پاسخ:
    نه بابا!
    بندگان خدا بی تقصیرن!

    شاید اینطورهکی میگی هست :)

    پاسخ:
    اینطورهکی یعنی چی؟

    بعد چرا شاید؟

    ماها به نظم در عین به نظمی معتقدیم!!

    این درکش یهکم سخته!مخصوصا برا خانوما...

    پاسخ:
    درکش سخت نیست! تمیز کردن خونه سخته :|
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
    علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
    و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

    و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

    ....
    هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
    من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
    خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

    بایگانی