ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

خمیازه...

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۴ ق.ظ


پ.ن1: وسط کتابگردی ها و دلتنگی ها و آشفتگی ها، رسیدم به این شعر مرحوم قیصر... فکر میکنم سال 91 یا 92 بوده که این شعر رو گوشه ی کتاب نوشتم، و الان با دیدنش رفتم به همون حال و هوا

پ.ن2: بزودی برمیگردم به روزهای خوب. برمیگردم به نوشتن... به زودی خوب می شم ...
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

....
هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

بایگانی