ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

آخرین تیکه ی این جورچینی ای عشق...

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۱:۵۴ ق.ظ

فقط محسن چاووشی میتونه جوری بخونه، که وسط روزمرگیها و میون حجم کثرتهای مادی، ناگهان فرو بری توی عمیق ترین لایه های وجودت...


نمیدونم چه مخدری تو لحن این بشر ریختن! 

یه چیزی هست

چیزی از جنس صدای موذن زاده...

مثل غزلیات عاشقانه ی سعدی

شبیه خواب عمیق بعد از ژلوفن!



پ.ن: این شبا که تیتراژ سریال دلدار پخش میشه، ناخودآگاه میون کارهای عادی روزمره ام، با شنیدن صدای چاووشی، چنان دست از کار میکشم و تو دنیای خیال خودم غرق میشم، انگار که اصلا از اول وجود نداشتم...

پ.ن۲:این پست مربوط به درونیات خودم بود و البته طبیعیه که عده ای کاملا باهاش مخالف باشند


  • ۹۹/۰۴/۰۹
  • ۱۶۹ نمایش
  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

....
هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

بایگانی