ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

هرکی از ما نخره خره

شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۱۲ ق.ظ

یکی از هم کلاسیای دبیرستانمون، شده بازاریاب یکی ازین شرکتای دمنوش گیاهی که نسخه لاغری برا مردم میپیچن و با هزار زبون بازی و به اسم طب سنتی مردم رو سرکیسه میکنن و آخر سرم نه تنها لاغر نمیکنن، بلکه اضافه وزن هم میارن!

حالا مدام توی اینستا پست و استوری میذاره که آی مردم! نگاه کنید ببینید من چقدر موفقم! ببینید من چه پیشرفتایی کردم! من حکیم بلانظیر طب سنتی ام! من ال شدم و بل شدم! آی مردم همگی زبوناتونو دربیارید تا درد و مرضاتونو بریزم رو دایره! آی تو بلغمت زده بالا، تو سودات داره میکشدت! تو اگه دمنوشای ما رو نخوری از کچلی میمیری! و تو! آره خود تو! اگه از محصولات ما استفاده نکنی تا یه هفته دیگه سینه قبرستونی!!


یعنی می‌خوام یه روز براش کامنت بذارم و مث مایکل هاشمیان بهش بگم ببین! برووو! دست بردار از بازیت! شماها اگه وجدان داشتید برا دوقرون پورسانت بیشتر، با جون مردم بازی نمیکردید!


منتها هیچوقت این کامنت رو براش نمیذارم، چون میترسم همین دوتا روسری که درسال ازم میخره هم  دیگه نخره 😐



پ.ن: همون اوایل که این دمنوشا مد شده بود، یکی از آشناهای ما ازشون حدود چهارصد تومن دمنوش خرید برا لاغری، و وقتی هیچچچ تاثیری ندید، رفت زیر پست اینستاگرام طرف یه کامنت گذاشت که من هیچ تاثیری ندیدم تبلیغاتتون الکیه. 
فکر میکنید طرف چیکار کرد؟! بله... بلاکش کرد... خیلی هم شیک و مجلسی

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نظرات (۱۰)

جاست بند آخر XDDDD

پاسخ:
کاسبیه دیگه 
شوخی بردار نیست :))

سلام

دقیقا همینجوره که تو میگی...

من یه آشنا دارم، بازاریاب محصولات آرایشی مثلا گیاهی شده. فوق العاده گرون،بعد واقعا یه جوری حرف میزنه و تبلیغ میکنه گاهی میگم نکنه شستشوی مغزیش دادن!! هی هم اصراااااااار داشت منم برم شاغل بشم تو همین بازاریابی... تو دلم گفتم در بی ارزشی این کار همین بس که تو در نظر همه اطرافیانت به یه آدم سمجِ گیرِ روی اعصاب که تمااااام حرفاشو برا این می‌زنه که تهش یه چیزی بفروشه، تبدیل شدی.

واقعا لیاقتت به عنوان یه انسان اینه؟

وقت، عمر، آبرو، عزت، همه چیز رو بدی برای اینکه فرضا ماهی ۱۰ تومن پول دربیاری؟!

 

پاسخ:
سلام

دقیقا اسمش همون شستشوی مغزیه

یعنی همچین ژست موفقیت و کنفرانس و سرشلوغی میگیرن هرکی ندونه فکر میکنه اینا ابوعلی سینان!

بابا کارنامه ی دبیرستانت زیر دست خودمه!!! 
تو فرمول H2O رو به جای نمک مینوشتی تو امتحانات!!
من پشتیبان‌های قلم‌چی رو مثل همین‌جور بازاریاب‌ها می‌دونم

خیلی اعصابم رو خورد می‌کنن :/


نشد نگم، لهجه‌ی مایکل و ببین... گفتنش جون داد به پست😂😂😂😂
پاسخ:
آره همشون همینجورن

اصلا توی بازاریابی یادشون میدن که تا میتونید دروغ بگید!!

جذب حداکثری

آخ آخ ما هم یه بار یه روسری خریدیم اینجوری ....

پاسخ:
من هی میگم از غریبه ها خرید نکنیدااااا :))

(الکی مثلا نفهمیدم منو میگید)

سلام مومن. جزاکم الله خیرا

 

در برنامه معرفت این شعر جامی علیه الرحمه رو تفسیر کردند که بی مناسبت با فرمایش شما نیست:

"...ساده مردی ز عقل دور ترک

داشت در ده یکی ضعیف خرک

 

خرکی پیر و سست و لاغر و لنگ

که نرفتی دو روز یک فرسنگ

 

بس که از روزگار دیده دروش

نمی دم او به جای مانده نه گوش

 

هرگز از ضرب گز نیاسودی

راه را جز به گز نپیمودی

 

بود دایم ز زخم مرد سلیم

سرخ کیمخت او به رنگ ادیم

 

گر رسیدی به جو یکی باریک

همه عالم بر او شدی تاریک

 

ور شدی راه هم ز بولش گل

بودی از گل گذشتش مشکل

 

روزی آن ساده سوی شهرش برد

به حریفان خر فروش سپرد

 

یکی از جمع خر فروشانه

بهر آن کار ریش زد شانه

 

بانگ می زد که کیست در بازار

که خرد بهر خود خری رهوار

 

خر مگو استری جوان و روان

سخت در راه و تند در میدان

 

جهد از جای اگر رسد به مثل

سایه تازیانه اش به کفل

 

بلکه بر سایه اش گر آید نیش

گامها بگذرد ز سایه خویش

 

می جهد همچو باد جای به جای

می رود همچو آب در گل و لای

 

هست جوی بزرگ و نهر عظیم

پیش او کم ز جدول تقویم

 

خلق ازان گفت و گوی می خندید

لیک آن ساده مرد چون بشنید

 

سر فراگوش خر فروش آورد

کای به بازار خر فروشان فرد

 

اگر این قصه راست می گویی

راه این عرصه راست می پویی

 

سخنی گویمت به من کن گوش

به منش باز ده به کس مفروش

 

دیر شد کین چنین ستوده الاغ

که تو گفتی کنم به شهر سراغ

 

ای عجب کان خود آن من بوده ست

روز و شب زیر ران من بوده ست

 

یار در خانه و به گرد جهان

من طلبکارش آشکار و نهان"

 

 

خدا شهیدتون کنه به حق حضرت ابوتراب

یا علی

پاسخ:
سلام
خیلی هم عالی و مفصل و به جا 

مرحبا به بناصرنا

خیلی از این خواصی که برای این گیاها میگن، اگه به خود گیاه بگی برگاش میریزه! میگه من اینهمه خاصیت داشتم و نمیدونستم؟؟!

گفتم شاید میخوای تخفیف تپل بدی به دنبال کننده های "وبلاگت" 😛 اخه اون چ تیتری بود 😒

پاسخ:
شما جون بخواه. تخفیف تپل چیه
اصل کل کانال قابل شما رو نداره

اون تیتره مال این دمنوشا بود

خراب جمله آخر شدم :))

پاسخ:
:)) 
کاسبیه دیگه چیکارش میشه کرد :)) 

حالا از شوخی گذشته کاری به روسری خریدنش ندارم.همش میاد میگه روسری ارزون چی داری :)) 

کلا خوشم نمیاد با کسی بحث و جدل کنم. واسه همین پیامش نمیدم

تخفیف بکنار

میشه علی تونو کادو پیچ تقدیم کنید؟

قول میدم خوب نگه ش دارم (ایکن جناب خان وقتی لوس میشد) 

سلام

وقتی پای منافع درمیان باشه آدم سکوت میکنه دیگه (لبخند)

باید شنید و اقدام نکرد

خودتون رو اذیت نکنید و بهش فکر نکنید

:)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

....
هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

بایگانی