ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

مجرد که بودم، همش دوست داشتم در آینده شوهرم روسری فروش باشه! که البته نشد!

ولی یه دوره ای شوهرآبجیم روسری فروشی داشت، و ما خواهرا از اومدن بار جدیدِ روسری، بیش از خود صاحب مغازه کیفور میشدیم. چرا که شوهرآبجی، همه روسری های جدید رو بغل میزد و میاورد خونه ی مامان، و ما با خیال راحت و فراغ بال! یکی یکی روسری ها رو امتحان میکردیم و از هم نظر میخواستیم تا بالاخره بهترین روسری رو میخریدیم، اونم با تخفیف! و سپس بال میگشودیم و در آسمان پرواز میکردیم! راستش بعداز سالها،هنوز بعضی از اون روسری ها رو میپوشم و به اون روزا حسرت میخورم!
خلاصه اینکه من و الباقی خانما، اگه نون شبمون هم لنگ بشه، اگه همه دعواهای عالم رو هم با شوهرمون کرده باشیم، اگه از بچه کلافه و خسته باشیم، یه روسری قشنگِ باِبِ دل، میتونه همه چیز رو بشره ببره و لبخند رو بیاره روی لبمون و شادی رو توی دلمون! همچین موجودات قانعی هستیم ما!

حالا درسته که شوهرم روسری فروش نشد، ولی من دست روی دست نذاشتم! بعد از سالها، آرزوی خودم رو برآورده کردم و خودم روسری فروش شدم :| 

این چند روزی که کم پیدا بودم، مشغول پوست اندازی و اشتغال به شغل جدید بودم و داشتم پیج و کانال روسری تاسیس میکردم.
من و مجموعه ی سندس استایل (یعنی من و علی :)) ) خوشحال میشیم که بهمون سر بزنید :)

کانالم توی تلگرام   
sondosstyle@

کانالم توی ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3250061368C6d63ff3c94

پیجم توی اینستاگرام:
Sondos.style

الان که فعلا تازه کارم و تازه وارد، ولی امیدوارم با لطف و کمک خدا، و بعد حمایت فالوورهای عزیز، بتونم توی این شغل بمونم و کار کنم.

و من الله التوفیق:)

در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

....
هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

بایگانی