ای‌شما!‌ ای‌تمام‌ عاشقان‌ هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟

آقا ما نذرمونو ادا کردیم

همین امشب، تو مهمونی آبجی مریم، رفتیم دوکیلو بستنی به انضمام یه پاتیل فالوده خریدیم برای ذی القربامون(حضرت آقا گیر داد که فالوده هم بدیم،اعتقاد داشت زشته! بعد هم که من مخالفت کردم قول داد که خودش فالوده رو بخره، الان زده زیر قولش. ینی ترامپ هم به این سرعت زیر حرفش نمیزنه :| )

بستنیش درسته که سه رنگ نبود، ولی جاتون خالی پرخامه بود و خوشمزه (دلتون نخاد یه وخ)

برای اونایی که دنبال حساب و کتابش بودن عرض کنم که دوکیلو بستنی شد 46 تومن، به اضافه فالوده که شد 24 تومن، میکنه به عبارتی 70 تومن وجه رایج مملکت که نوش جونشون باشه. 


من اعتقاد دارم بهترین نذر، نذریه که باهاش کسی رو خوشحال کنی، بستنی هم که بالذات فرحزا هست، زعفرونی هم که باشه دوبله شادی آوره!


حالا وجه جالب ماجرا اونجا بود که بعدازین که مهمونی تموم شذ، زنداداشم تو ماشین میگفت خب مبارک باشه، شیرینی گواهینامتو کی میدی؟

من : :|

حضرت آقا: :[

بستنی فروش سر کوچه: :))

کارت عابربانکم :((


  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

استاد میگفت، سختترین کار دنیا نشستن است 

این که بنشینی روی زمین ، فارغ از کار همه دنیا، و نفست را هم بنشانی که برای چند دقیقه هم که شده چیزی نخواهد...چیزی نگوید...

نشستن سخت ترین کار دنیاست!

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

نشستم و با خودم سنگامو واکندم...

نشستم با خدا حرف زدم. 

گفتم ببین خدا! همه ی خانواده رو بستنی سنتی میدم. اونم بستنیِ سنتیِ پرخامه ی سه رنگ! ازونا که هی استخوناش میاد زیر دندونت و قیژقیژ میکنه! میدونی که کمم نیستن! بیست نفری باید پیاده بشم!

احساس کردم یه "فقط همین" ِ خاصی تو نگاهشه

گفتم خب پنج تا یاسین هم میخونم!

دیدم باز یه جوری نیگا میکنه

گفتم خب باشه ده تومنم میدم خانم ط، برای صدقه... دیگه نه نیار! انصافا وسعم بیش از این نیست! فقط هرجور شده قبولم کن... دیگه نرم باز افسر بگه برو هفته ی بعد بیا ها!!! تو رو جون عزیزت! من بچه دارم... نمیدونم این شفتله رو باز پیش کی بذارم برم آزمون بدم. تو رو خودت...

دم رفتنی هم یه نادعلی خوندم و گفتم دیگه هرچی کردی و کرمت! 

یعنی به خودم گفتم میرم برای قبول شدن. یا علی مدد!


و قبول شدم... 


الحمدلله علی ما قَبِلنا!



  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

بیل گیتس ثانی

۲۰
خرداد

بی اغراق میگم نصف وبلاگای بلاگفا رو من برا این و اون ساختم! اون موقعا که تازه وبلاگ مد شده بود، کمتر کسی وبلاگ ساختن بلد بود... باور کن اگه ازش کسب درآمد میکردم الان بیل گیتس بودم! 


  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

قندون جهیزیه!

۱۶
خرداد

از دست این شاهپسر، قندون خونه رو جایی قایم کردیم که خودمونم پیداش نمیکنیم!

در همین راستا چند روزه چایی رو به جای قند، با حاجی بادومی میخوریم! خیلی هم خوشمزه تره :/

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

پارچ آب یخ

۱۴
خرداد

رمضان هم گذشت...

یادمه بچه که بودم، داداش بزرگه میگفت عید فطر که میشه،  وقتی میگن الحمدلله علی ما هدانا و الی اخر، انگار یه پارچ آب یخ رو سر آدم خالی میکنن که ایوای! رمضان هم گذشت... 

انگار کم کم دارن آب یخ رو سرم خالی میکنن

رمضان هم گذشت و من آدم نشدم

اصلا نفهمیدم چی بود، چی شد! 

به قول استاد بخشی اصلا اینجا کجاست؟ من کی ام؟؟ تو کی هستی؟؟ (اینقدر من در درک عظمت این ماه نابودم!)

خدایا من که نفهمیدم چی شد و چی بود که گذشت، ولی تو به حق حسینت نذار دست خالی ازین ماه برم بیرون...


خدا رحمت کنه روح بلند حضرت امام رو که ما هر عبادتی تو جمهوری اسلامی انجام بدیم، ثواب اصلیش میرسه به بلندای روح ایشون


  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

پسرم عاشق شده

۱۳
خرداد

علی منو به کنه این حدیث رسونده که «الانسان حریص علی ما منع»


ازونجایی که پسرم شده عاشق تشت کوچولوی حمام که من گاهی لباسای علی رو میذارم توش

و علی فک میکنه چه رازی نهفته اس در اینکه من این تشتک رو ازش میگیرم!

تا چشم برمیگردونم میبینم یواشکی رفته از تو حمام تشت رو آورده، بغلش کرده،زیر چشمی منو نگاه میکنه 


  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

پدرسگ فحشه؟

۱۲
خرداد

نمیدونم چه سریه که بازیگرای هالیوود یکی یکی دارن ازدواج میکنن و بچه میارن و به مادر شدن افتخار میکنن

بعد بازیگرای ما، مهر مادریشونو خرج سگ و شغال میکنن! 


اگه قرار باشه طبق متدهای روز دنیا هم پیش برید دیگه این اداها خز شده، یه ادای جدید دربیارید بخندیم! 

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

واقعا چرا؟؟؟

۱۱
خرداد

یه لطفی کنید وقتی میرید مهمونی، به اندازه غذا بخورید!

چون ممکنه صابخونه مثل من و حضرت آقام، دوروز فکرشون مشغول باشه و دنبال دلیل این بگردن که چرا انقدر کم غذا خوردید!

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

موزه عبرت

۱۰
خرداد

به زودی در آژانس های مسافرتی کشور:

«تور سیاحتی زیارتی فلسطین گردی

نماز در مسجد الاقصی، همراه با بازدید از موزه عبرت اسرائیل!»

اون روز دور نیست به امید خدا

  • امّــــ شـــهــــر‌آشـــــوبـــــــ

در این برهه ی تاریخ، مادر دو فروند کوچولوی بازیگوش هستم!
علی کوچولویی که از دیوار سفیدکاری بالا میرود
و فاطمه حسنایی که در حال آموزش بالارفتن از دیوار است!

و مادری که خداوند از دست این دو ترکیبِ عالی صبرش دهد!!

....
هرچه که اینجا می نویسم، صرفا برداشتهای شخصی ذهن یک انسان است. پس دلیلی ندارد که حتما و قطعاً اشتباه نباشد. چرا که انسان ممکن الخطاست...
من اینجا بلند بلند با خودم حرف می زنم.
خطابهای پندآموز مرا فقط خطاب به خودم بدانید.

بایگانی